نهاد فراموش شده‌/  آموزش و پرورش از بی‌سوادی رنج می‌برد؟
کد خبر: 3345
گزارش بیان فردا از کارگاه عدالت آموزشی

نهاد فراموش شده‌/ آموزش و پرورش از بی‌سوادی رنج می‌برد؟

سوالات بسیاری درباره‌ی کیفیت نظام آموزش و پرورش در کشورمان وجود دارد و طی سال‌ها همواره انتقادات جدی نیز به سازوکار آن وجود داشته است، اما دلیل این انتقادات چیست و چرا آموزش و پرورش هیچگاه نتوانسته مشکلات خود را حل و فصل کند؟ این پرسش‌ها در بخش اول کارگاه عدالت آموزشی از سوی علی اصغرفانی، وزیرپیشین آموزش و پرورش و رضا امیدی، پژوهشگر رفاه اجتماعی پاسخ داده شده است.

بیان فردا | گروه رفاه | دینا قالیباف | آموزش را شاید بتوان مهم‌ترین مقوله‌‌ای قلمداد کرد که راهِ توسعه بلند مدت کشورها به آن گره خورده است. راهی که از طریق تربیت نیروی انسانی فعال و متخصص در رشته‌ها و حوزه‌های مختلف یک هدف نهایی را دنبال می‌کند و آن هم توسعه در تمام ابعاد آن است.

اگرچه کشورهای غربی و شرقی هرکدام الگوهای مخصوصِ خود را برای توسعه دارند، اما چیزی که تقریبا در تمام این الگوها مشترک است، توجه کمی و کیفی به موضوع آموزش است که درکنار شاخص‌های کمی مانند میزان تولید مورد توجه قرار می‌گیرد. در ایران آموزش و پرورش به عنوان یکی از شاخصه‌های مهم توسعه فراز و فرودهای زیادی را پشت سر گذاشته است و شاید بتوان گفت ساده‌ترین راه برای بررسی این فراز و فرودها، تقسیم کردن سیر تحول آموزش و پرورش به دو دوره‌ی تاریخی پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران باشد.

در کنار این تقسیم بندی، بررسی وضعیت آموزش و پرورش در ایران سوالات دیگری را نیز به ذهن می‌آورد. عدالت آموزشی یکی از این مسائل محسوب می‌شود که پرسش‌هایی درباره آن به ذهن خطور می‌کند. برای مثال عدالت آموزشی چیست؟ چگونه محقق می‌شود؟ چگونه می‌توان آن را اندازه‌گیری کرد؟

دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری با برگزاری کارگاه روزنامه‌نگاری عدالت آموزشی تلاش کرده تا با حضورِ اساتید رشته‌های مختلف علاوه بر ارائه‌ی پاسخی به سوالات فوق، درک عمیقی از مسائل آموزش و پرورش ایجاد کند. در اولین روز این کارگاه  رضا امیری، پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی و علی اصغر فانی، وزیر سابق آموزش و پرورش از جمله سخنرانانی بودند که حضور یافتند و به این مهم پرداختند.

علی اصغر فانی، وزیر سابق آموزش و پرورش در کارگاه عدالت آموزشی که از سوی دبیرخانه مقابله با فقر و نابرابری برگزار شد، گزارشی از وضعیت نظام آموزش و پرورش در ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی ایران ارائه کرد و گفت: آرمان اصلی جمهوری اسلامی عدالت آموزشی بود. به عبارتی دیگر، بسط عدالت در کلیه‌ حوزه‌ها و بخش‌ها از جمله در آموزش و پرورش جزو اهداف اصلی جمهوری اسلامی بود.

او در ادامه یک تقسیم‌بندی درباره نظام آموزش و پرورش ارائه کرد و گفت: دو اصطلاح با عنوان انصاف و تساوی داریم. تساوی به معنی آن است که همه یک آموزش ببینند و انصاف یعنی هرکسی براساس نیاز خودش آموزش ببیند. حالا این نیاز، ممکن است نیاز شخصی یا متناسب با استعداد فردی باشد. در عین حال انصاف به معنی آن است که هرکسی به اندازه نیازش بتواند آموزش ببیند.

فانی اضافه کرد: امروزه محتواها در سراسر کشور تدریس می‌شوند  و در مناطق روستایی همان چیزی تدریس می‌شود که در مناطق شهری درس داده می‌شود. انصاف یعنی همه یک محتوا را می‌خوانند و به آن دسترسی دارند. به عبارتی دیگر همه افرادی که در سن تحصیل هستند، به محتوای آموزشی دسترسی دارند.

او در ادامه به تقسیم‌بندی خود از عدالت آموزشی پرداخت و افزود: از نگاه من عدالت آموزشی به دو دسته عدالت کمی و کیفی تقسیم می‌شود. عدالت کمی بحث فراگیر و همه گیر شدن آموزش است. ما بعد از انقلاب در توسعه آموزش در مناطق محروم و دور افتاده و عشایر و روستایی کارنامه قابل قبولی داریم. برای مثال در جنوب کرمان یک منطقه خیلی وسیعی وجود دارد که زمانی مدیرکل ما میگفت قبل از انقلاب فقط یک دبستان در آنجا وجود داشته است. جمعیت زیادی در آن منطقه با آن وسعت فقط یک دبستان داشته اما امروزه همان منطقه پنج منطقه آموزشی دارد. یعنی پنج اداره آموزش و پرورش دارد و هرکدام تعداد زیادی دبستان و مدرسه در مقطع متوسطه اول و دوم دارد. می‌خواهم بگویم درحالی که من با شما صحبت می‌کنم، بیش از 98.5 درصد کودکان در سن ابتدایی در مدارس حضور دارند. 94 درصد کودکان و نوجوانان در سن راهنمایی سابق در مدرسه هستند و 87 درصد در مقطع متوسطه دوم تحصیل می‌کنند. این درصدها البته از آن جهت که به صدرصد نرسیده‌اند، نقص دارند اما وقتی بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که در برخی موارد اصلا نمی‌توان به 100 درصد رسید.

فانی با بیان مثالی گفت: در مناطق روستایی و محروم ازدواج دختران در سنین پایین وجود دارد و زمانی که دانش آموز دختری در سن پایین ازدواج می‌کند، دیگر به مدرسه نمی‌رود. همچنین این مسأله وجود دارد که به لحاظ فرهنگی پدر و مادر در برخی موارد اجازه نمی‌دهند فرزندشان در کلاسی درس بخواند که معلمش مرد است. در نمونه‌ای دیگر باید گفت برخی از کودکان و نوجوانان عامل تولید ثروت و درآمد برای خانواده هستند و به جای اینکه به مدرسه بروند و درس بخوانند پای دارِ قالی می‌نشینند و کار می‌کنند.

فانی سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال آموزش را چنین تعریف کرد: انقلاب پس از پیروزی اصل را بر فراگیر کردن آموزش گذاشت و بحث کیفیت مطرح نبود، بنابراین بیشتر بحث تحت پوشش بودن مطرح بود. یعنی دانش آموزی نباشد که به دلیل نبود امکانات از تحصیل محروم شود. آمدیم و در مدارس روستایی که نوعا کم جمعیت بود، سه طرح را اجرا کردیم. طرح اول روستا مرکزی بود. یعنی یک روستایی را انتخاب کردیم که مرکزیت داشته باشد. بچه‌ها با وسیله به مدرسه می‌آمدند، درس می‌خواندند و دوباره به روستای خود باز می‌گشتند.

او اضافه کرد: طرح دوم روستا - مردمی بود. یعنی آنجایی که از حد نساب تعداد دانش آموزان کمتر بود، مردم کمک کردند و هزینه‌ها را پرداخت کردند. اگر امکان اجرای این دو طرح وجود نداشت، ما مدارس شبانه‌روزی راه اندازی می‌کردیم. قبل از انقلاب تعداد محدودی مدرسه راهنمایی پسرانه شبانه‌روزی داشتیم. خیلی محدود بودند اما به هر حال داشتیم. این درحالی است که مدرسه‌ شبانه‌روزی دخترانه اصلا نداشتیم بنابراین دختران ترک تحصیل می‌کردند چون نمی‌توانستند از خانه بیرون بیایند و به شهر دیگری بروند اما پسران به طور رندوم و نه فراگیر در گروه‌های پنج نفره در شهر یک اتاق اجاره می‌کردند و به سختی درس می‌خواندند. انقلاب یکی از دستاوردهایش توسعه مدارس شبانه‌روزی بود.

وزیر اسبق آموزش و پرورش گذری به دوران وزارت خود زد و گفت:  زمانی که من وزیر بودم، 406 هزار دانش آموز شبانه‌روزی داشتیم که صبحانه ، ناهار، شام و خوابگاه در اختیارشان بود. مدرسه کنار خوابگاه قرار داشت و بچه‌ها از خوابگاه به داخل مدرسه می‌رفتند. ما در متوسطه اول و دوم به این سه روش سعی کردیم امکانات را در اختیار دانش‌آموزان قرار دهیم تا با امکانات رفاهی نسبتا خوب درس بخوانند. در مقطع ابتدایی نیز گفتیم برای ما تعداد مهم نیست و با هر جمعیتی مدارس را در محل زندگی آنان در مقطع ابتدایی راه‌اندازی کردیم.

او اضافه کرد: در دوره وزارت من 120 مدرسه حتی با وجود یک دانش‌آموز و معلم راه‌اندازی شد. این اوج عدالت آموزشی به لحاظ کمی است اما منابع محدود بود به طوری که ما در تغذیه بچه‌های شبانه‌روزی مشکل داشتیم و هنوز هم داریم. یعنی برای سه وعده یک رقم ناچیزی به ما می‌دادند و ما باید با همین رقم غذای ناچیزی به دانش آموزان می‌دادیم. اغلب مدیران مدارس شبانه‌روزی به من می‌گفتند که ما از بقال و قصاب و کسبه قسطی جنس گرفتیم و الان نمی‌توانیم پرداخت کنیم!

در عدالت کیفی آموزش عقب هستیم

فانی با اشاره به موفقیت کشورمان در زمینه توسعه کمی آموزش گفت: ما در عدالت کیفی عقب هستیم چراکه فاصله طبقانی بین مدارسمان زیاد است. دانش‌آموزان زیادی داریم که معلمانشان در مقطع متوسطه غیرتخصصی هستند. برای مثال معلم لیسانس فیزیک دارد و شیمی و ریاضی هم درس می‌دهد! یک شکاف بزرگی بین مدارس غیردولتی و مدارس خاصی که متأسفانه بعد از انقلاب شکل گرفته، مانند هیأت امنایی و نمونه دولتی و این قبیل مدارس وجود دارد که از دلایل مختلفی نشأت می‌گیرد.

او درباره‌ی دلایل این شکاف گفت: تنوع مدارس باعث می‌شود که دانش‌آموزان توانمند، قوی و درس خوان جدا شوند و به مدرسه دیگری فرستاده شوند و معلمین خوب، مدیران توانا و فضای آموزشی مناسبی را در اختیار آنان قرار دهند. خاستگاه این کار مسائل مالی آموزش و پرورش است که قصد دارد با این کار از مردم پول بگیرد. پولی که دولت به آموزش و پرورش می‌دهد، بیش از 98 درصد آن پرسنلی محسوب می‌شود و صرف حقوق معلم میشود. برخی سال‌ها حتی تا 99.3 درصد پرسنلی بوده است. حالا با آن درصد باقی مانده باید پول برق، آب و گاز مدارس و تجهیزات آموزشی و حق مأموریت کارکنان و اضافه کاری و سایر هزینه‌های جاری پرداخت شود. زمانی که من وزیر بودم، به من می‌گفتند مدیران از مردم پول می‌گیرند و من می‌گفتم اگر نگیرند، چه کار کنند؟

آموزش و پرورش در اولویت نبوده و نیست

فانی اضافه کرد: تنوع مدارس دو خاستگاه دارد که یک خاستگاه آن مخاطبین است اما خاستگاه دیگر اقتصادی و مالی است.  دومین مشکل ما این است که متأسفانه آموزش و پرورش در اولویت نبوده و نیست. یعنی زمانِ تقسیم بودجه به همه جا بودجه میدهند و آخر سر هم هر چه باقی ماند، به آموزش و پرورش می‌رسد. بنابراین آموزش و پرورش هرساله با 25 درصد کسری اعتبار مواجه است.

او ادامه داد: وزیر آموزش و پرورش باید بیستم هر ماه یک کاسه به دست بگیرد و به سازمان برنامه و بودجه برود برای اینکه حقوق ناچیز معلمان را پرداخت کند. کدام وزارت خانه این چنین است؟ آموزش و پرورش در اولولیت نبوده و نیست و شاید این موضوع به دلیل آن است که آموزش و پرورش دیر بازده است. یعنی کاری که امروز در آموزش و پرورش انجام می‌شود، 20 سال دیگر نتیجه می‌دهد.

وزیر اسبق آموزش و پرورش تصریح کرد: اگر امروز حال آموزش و پرورش خوب نیست، حال آینده نیز خوب نخواهد بود.

در همین زمینه بخوانید:

آموزش راه مقابله با نابرابری است/انتقاد از ایجاد مدارس مبتنی بر هوش و استعداد

فانی در ادامه به مشکل دیگری اشاره کرد و گفت: اینکه آموزش و پرورش کوچک دیده شده نیز مسأله‌ دیگری است. آموزش و پرورش از موارد سهل و ممتنع است. کسی که آموزش و پرورش را می‌شناسد، کار را بسیار سخت و فنی و تخصصی می‌داند. ما ادعا داریم که آموزش و پرورش باید مهم‌ترین وزارت‌خانه باشد و نباید مانند بقیه وزارت خانه‌ها باشد بلکه فرا وزارت‌خانه است و ما این انتظار را داریم که نوع برخورد با این وزارتخانه بر همین اساس باشد. چراکه نیروی انسانی هرجامعه لازمه‌ توسعه پایدار است و نیروی انسانی زیر ساختش در آموزش و پرورش تولید می‌شود. علی‌رغم این نکته، بودجه آموزش و پرورش در هزینه‌های جاری تعریف شده و این درحالی است که باید در هزینه‌های سرمایه‌ای تعریف شود. مقامات و مسئولینی که بودجه را تعریف می‌کنند، هنوز این اعتقاد را ندارند که اگر آموزش و پرورش لطمه ببیند، در ادامه مشکلات زیادی خواهیم داشت. سهم آموزش و پرورش از بودجه کل کشور ظاهرا امسال 11.2 درصد است که تجربه من می‌گوید حداقل باید سهم آموزش و پرورش 16 درصد از بودجه باشد تا کار بهتر پیش برود.

وزیر اسبق آموزش و پرورش به برخی تلاش‌هایی که در پس از انقلاب اسلامی صورت گرفته، اشاره کرد و گفت: یکی از اقدامات صورت گرفته، مربوط به زمان آقای پرورش و ایجاد طرح کاد است. کار و دانش. بچه‌های متوسطه طبق این طرح هفته‌ای یک روز به محیط واقعی کار می‌رفتند تا کار یا مهارتی را یاد بگیرند که اگر دانشگاه نرفتند، مهارتی را بدانند. اشکال این طرح آن بود که تعداد دانش‌آموزان متوسطه ما از تعداد محل‌های کار بیشتر بود. یعنی برخی بچه‌ها جایی برایشان پیدا نمی‌شد تا کار کنند. اشکال دیگر این بود که برخی محیط‌های کار به لحاظ تربیتی مناسب دانش‌آموز نبود.

او درباره‌ی تحولِ این طرح می‌گوید: به هر حال طرح کاد در زمان دکتر نجفی به کار و دانش تبدیل شد. او اعتقاد داشت که مقطع ابتدایی و راهنمایی مشکلی ندارند و مشکل از متوسطه است؛ بنابراین نظام 12 ساله به نظام 11 ساله به علاوه یکسال تبدیل شد.

ضرورت افزایش اختیارات مدارس

 

فانی در ادامه برخی اولویت‌های آموزش و پرورش که خبرنگاران باید به آنان توجه کنند پرداخت و افزود: آموزش و پرورش در دوره ابتدایی باید مهمترین کارکرد را داشته باشد. اگر در متوسطه ضعفی داریم، ریشه آن در ابتدایی است. پس اولین اولویت رسیدگی به دوره ابتدایی است. دومین اولویت پیگیری سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور است. ما با این درصد بودجه عمومی همیشه با 25 تا 30 درصد کسری بودجه مواجه خواهیم بود.

فانی ادامه داد: افزایش اختیارات مدارس نیز یک ضرورت است کشورهایی که در آموزش و پرورش رشد کردند، اختیارات مدارس را افزایش دادند و معلمین را انگیزه دار کردند. مشکل ما الان این است که معلم انگیزه ندارد و معلمین ما نوعا از توانمدی علمی لازم برای پاسخگویی به سوالات علمی بچه ها برخوردار نیستند و با این ترکیب نیروی انسانی ما یقینا نمی‌توانیم سند تحول را اجرا کنیم. اولویت دیگر تجدید نظر در اداره آموزش و پرورش کشور است. ما باید مدلی را پیشنهاد کنیم که بتواند بهره وری را افزایش دهد و با اعتباراتی که اضافه می‌شود، بتوانیم آموزش و پرورش بهتری ارائه کنیم.

آموزش راه مقابله با نابرابری است

رضا امیدی، پژوهشگر حوزه رفاه اجتماعی نیز در این کارگاه گفت: زمانی که از مسأله برابری در آموزش یا هدایت آموزش صحبت می‌کنیم، بهتر است دو حوزه را از هم جدا کنیم. یکی خود آموزش برای برابری و دیگری برابری در آموزش.

امیدی ادامه داد: ما بر این موضوع تأکید داریم که آموزش یکی از مهمترین حوزه‌های سرمایه گذاری اجتماعی برای مقابله با مسأله نابرابری است. صاحب نظران مختلفی در جهان بر این موضوع تأکید دارند و اساسا بیان می‌کنند یکی از موقعیت‌های مهم دولت‌ها برای مقابله با نابرابری تمرکز بر مسأله آموزش به ویژه آموزش عمومی است.

او اضافه کرد: آموزش یک خیر جمعی محسوب می‌شود و مبنای مهمی برای گستراندن همبستگی اجتماعی است. مایکل سندل در کتاب آنچه با پول نمی‌توان خرید، توضیح می‌دهد که آموزش به عنوان یک خیر جمعی از ابزارهای مهم احیای فضیلت‌های مدنی در جوامع برخوردار است و وقتی ما جامعه را طبقاتی کرده یا گونه‌ای از تمایز مبتنی بر استعداد و هوش در مدرسه ایجاد می‌کنیم، امکان چانه زنی را از افراد سلب می‌کنیم.

امیدی در ادامه به دو دیدگاه متفاوت درباره مسأله نابرابری آموزشی اشاره کرد و گفت: یک دیدگاه این است که برابری آموزشی را محدود به مسأله دسترسی بدانیم. یعنی اینکه بتوانیم برای گروه‌های مختلف جمعیتی در محدوده مناطق مختلف کشور برای اقوام و جنسیت‌های مختلف دسترسی به آموزش را فراهم کنیم. پس وقتی از دسترسی صحبت می‌کنیم، منظورمان این است که فردی که در گروه سنی آموزش قرار دارد، امکان استفاده از مدرسه و آموزش را داشته باشد و محدود کنندگی وجود نداشته باشد. اما گفتمان دیگری که فراگیرتر محسوب می‌شود، این است که علاوه بر اینکه باید دسترسی همگانی ایجاد کنیم، به ماندگار شدن دانش‌آموز در مدرسه، کیفیت آموزش و نتایج آن نیز توجه داشته باشیم.

در همین زمینه بخوانید:

رنج آموزش و پرورش از بی‌سوادی وزرا/شکاف بین مدارس دولتی و مدارس خاص

 

او با ارئه شاخص‌های برای بررسی کیفیت آموزش گفت: آموزش از ابعاد مختلفی بر زندگی دانش آموزان تأثیر می‌گذارد. آموزش اگر همراه با مهارت‌های اجتماعی و سایر مسائل باشد، سطح تحصیلات جامعه را بالاتر می‌برد و سطح سلامت بهتری نیز خواهد داشت که البته بحث گسترده‌ای است و می‌توان به تفصیل به آن پرداخت.  یکی از شاخص‌هایی که در موضوع آموزش اهمیت دارد، مسأله تأمین مالی آموزش است. اینکه آموزش به چه میزان با چه کیفیتی و توسط چه نهادی تأمین می‌شود.

پس از پرسش و پاسخِ روزنامه‌‌نگاران، در ادامه امین شول سیرجانی، روزنامه‌نگار توضیحاتی را درباره‌ی سوژه‌یابی حولِ محور موضوع آموزش مطرح کرد. همچنین احمد میدری، معاون سابق رفاه اجتماعی که در این کارگاه آنلاین حضور داشت، باتوجه به محدودیت زمانی سخنان خود را به جلسه‌ی آینده موکول کرد.

گفتنی است اختتامیه کارگاه روزنامه‌نگاری عدالت آموزشی روز یکشنبه، 20 بهمن ماه و با سخنرانی هادی خانیکی برگزار خواهد شد.

انتهای پیام

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین