ماهرویا مهربانی پیشه کن
همه ما ایرانیها هفتههای پراضطرابی را پشت سر گذاشتهایم. آثار درد و ناراحتیای که در این مدت عارض ما شده احتمالا مدتها با ما باقی خواهد ماند.
بیان فردا | همه ما ایرانیها هفتههای پراضطرابی را پشت سر گذاشتهایم. آثار درد و ناراحتیای که در این مدت عارض ما شده احتمالا مدتها با ما باقی خواهد ماند. زخمهایی که ممکن است حتی گذر زمان از دردشان نکاهد. از دست رفتن جانهای عزیزی که میتوانستند امروز هم در کنار خانوادههایشان باشند، غم فراموش نشدنی و ترمیمناپذیری است. درد این فقدانها، فارغ از قومیت و نظرگاههای سیاسی و جناحی و اختلافنظرها، دل همه را به درد آورد.
در طول تاریخ ایران، خانواده بزرگ ما، مصیبتها و دردهای مشترک فراوانی را متحمل شدهایم و در بزنگاهها دادرس و غمخوار و پناه یکدیگر بودهایم. با تکیه بر همین روحیه سی قرن دوام آوردهایم. حس خویشاوندی و نزدیکی و یکی بودن ما را به عنوان ملتی چند فرهنگی و چند قومی همچنان متحد و سرپا نگه داشته. اختلافات سیاسی و اجتماعی گذرا هستند، آنچه مهم است و باید باقی بماند موجودیت ما به عنوان ملتی تاریخی و سرزمین یکپارچهای به نام ایران است. هر چه که رفته، باید پشت سر بگذاریم، بیآنکه حقیقتجویی و حقیقتخواهی را فرو گذاریم.
بیاییم و برای ایران و ایرانی گفتوگویی ملی را آغاز کنیم. گرد هم آییم و درد و دغدغه و مساله همدیگر را جویا شویم و درک کنیم. ما قطعا میتوانیم برای مشکلات مابینمان راهحلهایی پیدا کنیم، بیآنکه زبان به ناسزاگویی بگشاییم، بیآنکه به روی هم فریاد بکشیم. ادامه وضع کنونی معیشت میلیونها نفر در سراسر کشور را تحت تاثیر قرار داده است.
قطعی اینترنت و فیلتر شدن اینستاگرام هزاران کسب و کار روستایی و خانگی و فردی را راکد کرده. شبکههای اجتماعی، در بسیاری از روستاهای کشور سبب توسعه و رونق شده بودند. اقامتگاههای بومی روی این شبکهها خود را معرفی میکردند، با پا گرفتن اقامتگاهها در مناطق مختلف مشاغل متعددی هم بهتبع آنها زنده شده و رونق گرفته بودند. من خود شاهد بودهام که در شهرهایی مثل گناباد (خراسان)، ندوشن (یزد) و روستای نسبتا دور افتادهای مانند طرق (نزدیکی کاشمر)، استفاده از شبکههای اجتماعی و به ویژه اینستاگرام توانسته بود، تا چه میزان سبب مهاجرت معکوس و رونق کسب و کار شود. تا پیش از این شهری مانند نشتیفان - در خراسان - به کلی از نقشه گردشگری کشور به دور افتاده بود، اما با استفاده از همین ابزار نشتیفان به ایرانیان و حتی گردشگران غیرایرانی معرفی شد، اقامتگاهها در این شهر به راه افتادند. محصولات سنتی و تولیدات بومی آنها خریدارانی از سراسر کشور و حتی خارج از ایران پیدا کردند و رزق و معیشت تعداد زیادی از خانوادههای نشتیفانی به درآمد حاصله پیوند خورد.
در دورهای که ایجاد شغل مستلزم سرمایهگذاریهای سنگین است و تحت تاثیر مضایق اقتصادی و تحریمها، کسب و کارهای کوچک از ثبات کمتری برخوردارند از دست دادن این امکان فوقالعاده، خسارت سنگینی به مردم و کشور وارد میکند. بسیاری از ما جوانانی را میشناسیم که در دور افتادهترین مناطق کشور با استفاده از این شبکهها به بازاریابی و فروش محصولات روستایی با دست ساختههای خود مشغول بودند. امکان معرفی فرهنگهای بومی و محصولات غذایی و پوشاک محلی، فرصت بینظیری برای بازشناسایی ظرفیتهای منحصربهفرد اقلیمی و قومی ایران برایمان پدید آورده بود. ظرفیتی که در آیندهای نزدیک و پس از رفع موانع میتوانست منجر به جذب سرمایههای داخلی و خارجی و به راه افتادن کسب و کارهایی پر رونق و بزرگ و عامالمنفعه شود.
دولتها در ایران مانند تمام جهان درگیر ساز و کارهای سیاسی و پیچیدگیهای تصمیمگیری و منافع جناحی و حزبی هستند.ای کاش مردم بتوانند رو در رو با زبانی ملایم و مهربان، به شیوه و سنت ادب ایرانی، گفتوگویی اجتماعی ترتیب دهند. حرفهای گرایشهای مختلف را بشنوند و به رسمیت بشناسند و بر سر مفهومی مقدس و عزیز به نام ایران به توافق برسند. به نام ایران از دلگیریها و هتک حرمتها و آسیبها گذر کنند و با نظری به آینده، گام بردارند.
ما اهالی یک خانه هستیم. خانه ما ایران است. ما ناگزیر هستیم که در این خانه با هم زندگی کنیم، چنانکه هزاران سال است نیاکان ما با مهربانی و مودت و رفاقت چنین کردهاند. این خاک متعلق به فرزندان ماست، میراث ماست و آنها در فردای ایران قرار است با یکدیگر زندگی کنند. با کینهای در دل و اختلافی که حل نشده این بار به منزل نمیرسد. گفتوگو تنها راه ما و سنت نیاکان ماست.
منبع: نیوشا طبیبی ـ اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید