دموکراسی خواهان متحد شوید
کد خبر: 8303

دموکراسی خواهان متحد شوید

دکتر نعمت الله فاضلی نوشت: دموکراسی خواهان ایران متحد شوید تا علوم انسانی و عالمان و معلمانش را بشناسید و بشناسانیم. این راهی است که می تواند در بلندمدت گفتمان حذف را زمین گیر کند.

بیان فردا | نعمت الله فاضلی، 14 شهریور 1402| تقدیم به مسعود علیا و امیر مازیار : 

بنیان گفتمانی حذف استادان، اقتدارگرایی و تمامیت خواهی و نفی دموکراسی است. راه مواجه با این گفتمان هم شناختن و شناساندن بیشتر و بهتر علوم انسانی است. چه، کار این علوم توسعه دموکراسی و ارزش های دموکراتیک است. این یادداشت شرحی کوتاه در این باره است. 

گفتمان حذف این روزها شامل علوم پایه، پزشکی و مهندسی هم شده است. در فهرست بلند اخراجی‌ها،   برجستگان جوانی چون سمیه سیما (مهندسی آب) و شریفی زارچی (هوش مصنوعی و بیوانفورماتیک) را هم می‌بینیم و مسعود علیاها و امیر مازیارها تنها نیستند.

در گذشته و تاکنون، حذف غالبا برای علوم انسانی و عالمان و معلمانش بود. دلیلش هم واضح بود. در این جای جهان هر کس در حوزه عمومی درگیر امر انسانی و اخلاقی و اجتماعی شود، وارد میدان مخاطره‌انگیز و خطیری شده که حکومت آن را منحصرا متعلق به خود می‌داند. می‌دانیم در این ملک و مملکت فقط مبلغان و مروجان گفتمان رسمی امنیت دارند. 

استادان (علوم انسانی و دیگر علوم) فقط تا جایی امنیت دارند که فعالیت فنی کنند و نه بیشتر. اکنون که پزشکان و پرستاران و مهندسان مهاجرت می‌کنند و با دانشمندان علوم طبیعی و مهندسی هم برخورد می‌شود، صداها بلندتر شده است.

جای بسی خرسندی و خرسندی هاست. جامعه باید و بایسته است در برابر رفتارهای سرکوبگرانه و نابخردانه با عالمان و معلمان از هر سنخ و سلوک ساکت نباشد و ننشیند. 

اما چرا وقتی صدها استاد علوم انسانی برجسته در طی چهار دهه و نیم اخراج و منزوی شدند، جامعه منفعل و ساکت ماند؟ 

سیدجواد طباطبایی، سیروس شمیسا، هادی عالم‌زاده، حسین بشیریه، مرتضی مردیها و صدها متفکر و عالم و معلم انسانی دیگر اخراج یا بازنشسته و منزوی شدند ولی جامعه واکنش اثربخش و فراگیر نداشت.

اگر حکومت در سال‌های گذشته با مقاومت مردم و جامعه مدنی و مهم‌تر، جامعه دانشگاهی روبرو می شد، امروز نمی‌توانست به راحتی با دانشمندان علوم طبیعی، مهندسی و پزشکی و عالمان و معلمان انسانی برخورد کند. 

انفعال جامعه در مقابل حذف عالمان و معلمان انسانی به خاطر فقدان آگاهی جامعه از کارکرد و نقش علوم انسانی و عالمان و معلمان آن هم هست. 

در این سال‌ها، در حوزه عمومی چهره این عالمان و معلمان انسانی را غربزده، سکولار، بی‌دین، بی‌اخلاق، مزدور بیگانه و مروج زشتی‌ها و پلشتی‌ها نشان داده‌اند. این مفاهیم، سازنده "گفتمان حذف" است. در پرتو این اتهامات و ترویج گسترده آن است که توانسته و می توانند عالمان و معلمان انسانی را حذف کنند. 

ریشه های این گفتمان را ایدئولوگ های چپ گرا چون جلال آل احمد و کتاب در "خدمت و خیانت روشنفکران" و بنیادگرایان دینی خشونت گرا چون فداییان اسلام کاشتند. 

در دهه های اخیر هم مجالی نگذاشتند که در حوزه عمومی، ارزش های علوم انسانی بطور عمیق و واقع بینانه شناخته شود. این نیز پاره ای از "گفتمان حذف" بود.

اما اکنون که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، پنجره ها را به سوی مردم گشوده اند، می توانیم علوم انسانی و عالمان و معلمانش را بشناسیم و بشناسانیم. سخن های ناگفته در این باب بسیارست، اما کوتاه چند نکته و سرنخ را باز می کنم.

عالمان و معلمان انسانی، معماران جامعه‌اند. استاد فقید محمدامین قانعی راد در کتاب خواندنی و ماندگارشان "تحلیل فرهنگی صعنت" که از شاهکارهای جامعه‌شناسی ایران است، نشان می‌دهد علت توسعه‌نایافتگی صنعتی ایران همین بی‌توجهی به سهم و نقش علوم انسانی در طراحی و معماری فرایند توسعه است.

عالمان و معلمان انسانی، ذهن جامعه‌اند. جامعه در زبان و اندیشه این عالمان می‌اندیشد و اندیشه‌هایش را روایت می‌کند. 

عالمان و معلمان انسانی، آرمان انسانی جامعه‌اند. جامعه ارزش‌ها، فضیلت‌ها و زیبایی‌های انسانی و اجتماعی‌اش را در ذهن، زبان و ضمیر این اندیشمندان می‌سازد و می‌بیند و می‌جوید. 

عالمان و معلمان انسانی، زبان جامعه‌اند. نوشته‌ها و سخن‌های این عالمان، به سخن درآوردن مساله‌ها، آرزوها، دغدغه‌ها و خیالات و خواست‌های جامعه‌ است.

عالمان و معلمان انسانی، انسجام جامعه‌اند. جامعه‌شناسی، تاریخ، مردم‌شناسی، فلسفه، هنر، ادبیات، اقتصاد، زبان‌شناسی، مدیریت، جغرافیا و دیگر دانش‌ها و رشته‌های انسانی، فن نیستند، فرهنگ‌اند، رشته‌های پیوند مردمان، دین‌ها، زبان‌ها، سرزمین‌ها، زمان‌ها و حتی احساسات و ارزش‌های هر ملت‌اند.

عالمان و معلمان انسانی، شوق و شور جامعه‌اند. اینانند که مفاهیم، معانی و افق‌های نو به نو را در جامعه رواج می‌دهند و برای حرکت و پویایی جامعه افق‌گشایی و عقل‌آفرینی می‌کنند. 

اینانند که راویان ارزش‌های دموکراتیک‌اند، و حقوق بشر و آزادی و کرامت انسانی را می‌گسترانند. اینانند که زندگی و بیش‌تر از زندگی را در جامعه حمایت و همراهی می‌کنند.

عالمان و معلمان انسانی، حامی انسان در جامعه اند. اینانند که انسان‌ها را با هر دین، هر زبان، هر قوم و قبیله‌ای، می‌شناسند و می‌شناسانند و از انسان بودن‌شان دفاع می‌کنند.

اینانند که به دین انسانیت، دین برابری، دین عقلانیت، دین آزادی، دین آسایش نوع بشر، دین صلح، دین مهربانی و دوستی، و دین زیبایی تعلق دارند.

 در کتابم "علوم انسانی و اجتماعی در ایران" (۱۳۹۶) نشان داده ام این علوم چهار کارکرد حیاتی دارند؛ صورت بندی کردن مساله های جامعه؛ گسترش گفتگوهای اجتماعی؛ زبان بخشی به واقعیت های اجتماعی؛ و خلق افق های نو برای فهم و بهبود و پویایی جامعه. 

عالمان و معلمان انسانی برای تحقق این کارکردها تلاش می کنند و وجودشان حیاتی است، چه، بدون آنها جامعه کر و کور و گنگ حرکت خواهد کرد و از غافله تمدن عقب می ماند.

حذف دانشمندان و اندیشمندان از هر رشته‌ای، ویرانگر و ویرانگری است، اما حذف عالمان و معلمان انسانی به مراتب ویرانگرتر است.

این حذف، خاموش کردن چشمه‌های روشنایی و روشنگری و دانایی است.  هر عالم و معلم بزرگ می‌توانست به صدها جوان دانشجو آگاهی و انرژی و انگیزه برای ساختن ایران بدهد.

حذف این عالمان و معلمان راستین به معنای به کار گماردن و جایگزین‌هایی برای آنهاست که فاقد شایستگی‌های علمی و توانایی‌های خلاقه و سواد آکادمیک‌اند.

حذف این عالمان و معلمان به معنای ستاندن نور، روشنایی، دانایی، شوق و شورمندی از جامعه است.

خرسندم که اندکی جامعه هشیارتر و حساس‌تر شده است. امید که روزهای روشن بیاید و عالمان و معلمان انسانی، در جای واقعی‌شان بنشینند و راوی انسان و انسانیت شوند.

به خاطر بسپاریم که به قول مارتا نوسبام، در کتاب نه به سود؛ چرا دموکراسی به علوم انسانی نیاز دارد؟(۲۰۱۰)، علوم انسانی، برای توسعه دموکراسی ضروری و اجتناب ناپذیرند. ریشه اصلی حذف عالمان و معلمان انسانی هم چیزی جز ممانعت از توسعه دموکراسی و ارزش های دموکراتیک در ایران نیست.

دموکراسی خواهان ایران متحد شوید تا علوم انسانی و عالمان و معلمانش را بشناسید و بشناسانیم. این راهی است که می تواند در بلندمدت گفتمان حذف را زمین گیر کند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین