آیا واشنگتن از قوی‌ترین سلاح‌های خود سوء استفاده می‌کند؟
کد خبر: 13362

آیا واشنگتن از قوی‌ترین سلاح‌های خود سوء استفاده می‌کند؟

پل کروگمن اقتصاددان برجسته آمریکایی، با اشاره به کتاب مهمی با عنوان «امپراتوری زیرزمینی: چگونه آمریکا اقتصاد جهانی را تبدیل به سلاح کرد»، توضیح می‌دهد که آمریکا می‌تواند به راحتی از آنچه هر کشور دیگری انجام می‌دهد جاسوسی کند، تعیین کند که رقبایش چه زمانی منافعش را تهدید می‌کنند و در پاسخ به آن تحریم‌های معنی‌داری صادر کند. نویسندگان کتاب بر این باورند که تلاش‌های ایالات متحده برای تسلط می‌تواند صدمات عظیمی به بار آورد و باید به نحوی مهار یا دست کم محدود شود.

بیان فردا | فرض کنید که یک شرکت در پرو می‌خواهد با یک شرکت در مالزی تجارت کند. معامله برای شرکت‌ها نباید سخت باشد. ارسال پول در سراسر مرزهای ملی به طور کلی ساده است، و همچنین انتقال بین‌المللی مقادیر زیادی از داده‌ها.

اما یک نکته وجود دارد: چه شرکت‌ها متوجه شوند یا نه، تراکنش‌های اطلاعات مالی و داده‌های آن‌ها تقریباً به طور قطع غیرمستقیم خواهد بود و احتمالاً از طریق ایالات متحده یا مؤسساتی که دولت ایالات متحده بر آن‌ها کنترل قابل‌توجهی دارد، عبور خواهد کرد. وقتی آن‌ها این کار را انجام دهند، واشنگتن این قدرت را خواهد داشت که بر مبادله نظارت کند و در صورت تمایل، آن را در مسیر خود متوقف کند. به عبارت دیگر، ایالات متحده می‌تواند بسیاری از شرکت‌های پرو و مالزیایی را از تجارت کالاها به طور کلی منع کند و تا حد زیادی ارتباط کشورها را با اقتصاد بین‌المللی قطع کند.

بخشی از آنچه که زیربنای این قدرت است به خوبی شناخته شده است: بیشتر تجارت جهان به دلار انجام می‌شود. دلار یکی از معدود ارزهایی است که تقریباً همه بانک‌های بزرگ آن را می‌پذیرند و مطمئناً پرکاربردترین ارز است. در نتیجه دلار ارزی است که بسیاری از شرکت‌ها اگر بخواهند تجارت بین‌المللی انجام دهند باید از آن استفاده کنند. هیچ بازار واقعی وجود ندارد که در آن شرکت پرو بتواند سول‌های پرو را با رینگیت مالزی مبادله کند (سول و رینگیت به ترتیب واحدهای ملی پول پرو و مالزی هستند)، بنابراین بانک‌های محلی که این تجارت را تسهیل می‌کنند معمولاً از سول برای خرید دلار آمریکا و سپس از دلار برای خرید رینگیت استفاده می‌کنند. با این حال، برای انجام این کار، بانک‌ها باید به سیستم مالی ایالات متحده دسترسی داشته باشند و باید از قوانین تعیین شده توسط واشنگتن پیروی کنند. اما دلیل دیگری وجود دارد که کمتر شناخته شده است که چرا ایالات متحده قدرت اقتصادی بسیار بالایی دارد. بیشتر کابل‌های فیبر نوری جهان که داده‌ها و پیام‌ها را در سراسر کره زمین حمل می‌کنند، از ایالات متحده عبور می‌کنند. و در جایی که این کابل‌ها به ایالات متحده می‌رسند، واشنگتن می‌تواند ترافیک آن‌ها را نظارت کند و این کار را انجام می‌دهد – اساساً هر بسته داده‌ای را ثبت می‌کند که به آژانس امنیت ملی اجازه می‌دهد داده‌ها را ببیند. بنابراین ایالات متحده می‌تواند به راحتی از آنچه تقریباً هر تجارت و هر کشور دیگری انجام می‌دهد جاسوسی کند. این کشور می‌تواند تعیین کند که رقبایش چه زمانی منافعش را تهدید می‌کنند و در پاسخ به آن تحریم‌های معنی‌داری صادر کند.

جاسوسی و تحریم واشنگتن موضوع کتاب «امپراتوری زیرزمینی: چگونه آمریکا اقتصاد جهانی را تبدیل به سلاح کرد»، اثر هنری فارل و آبراهام نیومن است. این کتاب افشاگر توضیح می‌دهد که چگونه واشنگتن چنین قدرت شگفت‌انگیزی را، و روش‌های متعددی را که این قدرت را به کار می‌گیرد، به دست آورده است. فارل و نیومن توضیح می‌دهند که چگونه ۱۱ سپتامبر ایالات متحده را به استفاده از امپراتوری خود سوق داد و چگونه بسیاری از اجزای تشکیل دهنده آن برای محدود کردن چین و روسیه گرد هم آمده‌اند. آن‌ها نشان می‌دهند که اگرچه سایر دولت‌ها ممکن است شبکه‌های واشنگتن را دوست نداشته باشند، اما فرار از آن‌ها بسیار دشوار است.

نویسندگان همچنین نشان می‌دهند که چگونه ایالات متحده به نام امنیت، سیستمی را ایجاد کرده است که اغلب مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد. فارل و نیومن می‌نویسند: «واشنگتن برای محافظت از آمریکا، به آرامی اما مطمئناً شبکه‌های اقتصادی پررونق را به ابزار سلطه تبدیل کرده است». و همانطور که کتاب آن‌ها به وضوح نشان می‌دهد، تلاش‌های ایالات متحده برای تسلط می‌تواند صدمات عظیمی به بار آورد. اگر واشنگتن اغلب ابزارهای خود را به کار گیرد، ممکن است کشورهای دیگر را وادار کند که نظم بین‌المللی کنونی را در هم بشکنند. ایالات متحده می‌تواند چین را وادار کند تا ارتباط خود را با بیشتر اقتصاد جهانی قطع کند و رشد جهانی را کاهش دهد. و واشنگتن ممکن است از اختیارات خود برای مجازات دولت‌ها و افرادی استفاده کند که هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌اند. بنابراین کارشناسان باید به این فکر کنند که چگونه امپراتوری ایالات متحده را به بهترین نحو محدود کنند، اگرچه نتوانند کاملاً مهار کنند.

جاسوسی و دلار: دو ابزار مهم ایالات متحده

جهان بسیار بیشتر از یک قرن پیش در هم تنیده شده است. فقط این نیست که تجارت جهانی در حال حاضر سهم بیشتری از فعالیت‌های اقتصادی را نسبت به گذشته تشکیل می‌دهد. همچنین پیچیدگی معاملات بین‌المللی بسیار بیشتر از هر زمان دیگری است. و این واقعیت که بسیاری از این تراکنش‌ها از طریق بانک‌ها و کابل‌هایی که ایالات متحده کنترل می‌کند انجام می‌شود، به واشنگتن قدرت‌هایی می‌دهد که هیچ دولتی در تاریخ از آن برخوردار نبوده است.

بسیاری از ناظران عمومی و تعداد کمی از مفسران حرفه‌ای تصور می‌کنند که این تسلط برای ایالات متحده مزایای اقتصادی زیادی ایجاد می‌کند. اما اقتصاددانانی که این محاسبات را انجام داده‌اند، عموماً معتقد نیستند که موقعیت ویژه دلار بیش از یک سهم حاشیه‌ای در درآمد واقعی ایالات متحده است، یعنی مقدار پولی که آمریکایی‌ها پس از تعدیل تورم به دست می‌آورند. به نظر نمی‌رسد هیچ مطالعه‌ای در مورد مزایای اقتصادی ناشی از میزبانی کابل‌های فیبر نوری وجود نداشته باشد، اما این مزایا نیز احتمالاً اندک هستند. اما فارل و نیومن نشان می‌دهند که کنترل ایالات متحده بر گلوگاه‌های استراتژیک اقتصاد جهانی به واشنگتن راه‌های جدیدی برای ایجاد نفوذ سیاسی می‌دهد که به ویژه پس از حملات ۱۱ سپتامبر با افزایش نظارت مالی و استفاده از تحریم‌ها بر آن‌ها تسلط یافته است.

برای سیاستگذاران، اعمال این اختیارات آسان بود. دلارهای مورد استفاده در تراکنش‌های بین‌المللی، بسته‌های پول نقد نیستند، بلکه سپرده‌های بانکی هستند و تقریباً هر بانکی که چنین سپرده‌هایی را نگه می‌دارد، در صورت نیاز به دسترسی به فدرال رزرو، باید پایش در سیستم مالی ایالات متحده باشد. در نتیجه، بانک‌های سرتاسر جهان سعی می‌کنند از لطف مقامات ایالات متحده حمایت کنند تا مبادا واشنگتن تصمیم به قطع خدمات آن‌ها بگیرد.

یک مثال بسیار مهم‌ از قدرت ایالات متحده، روشی است که واشنگتن انجمن ارتباطات مالی بین بانکی جهانی را که بیشتر به نام سوئیفت شناخته می‌شود، انتخاب کرد. این سازمان به عنوان سیستم پیام‌رسانی عمل می‌کند که از طریق آن تراکنش‌های مالی بین‌المللی عمده انجام می‌شود. شایان ذکر است، این شرکت در بلژیک است، نه ایالات متحده. اما از آنجایی که بسیاری از مؤسسات پشت آن به حسن نیت دولت ایالات متحده متکی هستند، پس از حملات ۱۱ سپتامبر شروع به اشتراک‌گذاری بسیاری از داده‌های خود با ایالات متحده کرد و سرنخ‌هایی را ارائه کرد که واشنگتن می‌توانست از آن برای ردیابی تراکنش‌های مالی در سراسر جهان استفاده کند. در سال ۲۰۱۲، دولت ایالات متحده توانست با استفاده از سوئیفت و قدرت مالی خود، ایران را به طور موثر از سیستم مالی جهان خارج کند و تأثیری وحشیانه داشته باشد. پس از تحریم‌ها، اقتصاد ایران دچار رکود شد و تورم در کشور به حدود ۴۰ درصد رسید. در نهایت، تهران موافقت کرد که در ازای دریافت برداشته شدن تحریم‌ها، برنامه‌های هسته‌ای خود را کاهش دهد. (در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیس جمهوری ایالات متحده، این توافق را خنثی کرد، اما این داستان دیگری است.)

این همان قدرتی است که ایالات متحده از کنترل خود بر گلوگاه‌های مالی بدست می‌آورد. اما همان‌طور که فارل و نیومن نشان می‌دهند، آنچه ایالات متحده می‌تواند با کنترل خود بر گلوگاه‌های داده‌ها انجام دهد، مسلماً قابل توجه‌تر است. در بسیاری، یا شاید در همه جاهایی که کابل‌های فیبر نوری وارد خاک آمریکا می‌شوند، دولت ایالات متحده «اسپلیترها» را نصب کرده است: منشورهایی که پرتوهای نور حامل اطلاعات را به دو جریان تقسیم می‌کنند. یک جریان به سمت گیرندگان مورد نظر می‌رود، اما دیگری به اداره امنیت ملی می‌رود، که سپس از محاسبات پرقدرت برای تجزیه و تحلیل داده‌ها استفاده می‌کند. در نتیجه، ایالات متحده می‌تواند تقریباً بر تمامی ارتباطات بین‌المللی نظارت داشته باشد. ممکن است یک غیب‌گو نداند که شما بد بوده‌اید یا خوب، اما سازمان امنیت ملی آمریکا ((NSA احتمالاً می‌داند.

کشورهای دیگر، البته، می‌توانند از ایالات متحده جاسوسی کنند کما اینکه این کار را هم می‌کنند. چین به ویژه برای رهگیری فناوری پیشرفته آمریکایی سخت کار می‌کند. اما هیچ‌کس بهتر از واشنگتن جاسوسی نمی‌کند، و علی‌رغم بهترین تلاش‌های پکن، چین نتوانسته اسرار کافی را برای برابری با قدرت ایالات متحده بدزدد.

سرنگونی هوآوی، نمونه بارز قدرت امپراتوری زیرزمینی

نمونه‌های گویای زیادی وجود دارد که واشنگتن امپراتوری زیرزمینی خود را مسلح می‌کند، از جمله تحریم ایران. اما چیزی که به بهترین شکل نشان می‌دهد که چگونه هر سه عنصر امپراتوری، یعنی کنترل بر دلار، کنترل بر اطلاعات و کنترل مالکیت معنوی، کنار هم قرار می‌گیرند، سرنگونی موفقیت‌آمیز حیرت‌انگیز شرکت چینی هوآوی است.

همین چند سال پیش، مقامات آمریکایی و نخبگان سیاست خارجی در مورد هوآوی وحشت داشتند. این شرکت که روابط نزدیکی با دولت چین دارد، به نظر می‌رسید که آماده عرضه تجهیزات ۵G به بسیاری از نقاط کره زمین است و مقامات آمریکایی نگران بودند که این گسترش به طور مؤثر به چین قدرت استراق سمع بقیه جهان را بدهد - درست مانند آنچه ایالات متحده انجام داده است.

بنابراین واشنگتن از امپراتوری در هم تنیده خود برای به زانو در آوردن هوآوی استفاده کرد. ابتدا، طبق گفته‌های فارل و نیومن، ایالات متحده متوجه شد که هواوی به طور مخفیانه با ایران معامله می‌کرده و بنابراین تحریم‌های ایالات متحده را نقض می‌کرد. سپس، توانست با استفاده از دسترسی ویژه خود به اطلاعات مربوط به داده‌های بانک‌های بین‌المللی شواهدی ارائه دهد که نشان می‌دهد این شرکت و مدیر ارشد مالی آن، منگ وانژو (که اتفاقا دختر بنیانگذار نیز بود)، با ارائه شواهد دروغین به شرکت خدمات مالی بریتانیایی HSBC مبنی بر اینکه شرکت او با ایران تجارت نمی‌کند، مرتکب کلاهبرداری بانکی شده بودند. مقامات کانادایی، بنا به درخواست ایالات متحده، او را هنگامی که در دسامبر ۲۰۱۸ از طریق ونکوور در حال سفر بود، دستگیر کردند. فناوری ایالات متحده برای تحت فشار قرار دادن شرکت تولید نیمه‌رسانای تایوان، که تامین‌کننده بسیاری از نیمه‌رساناهای حیاتی است، دسترسی هواوی به پیشرفته‌ترین تراشه‌ها را قطع کرد. در آن موقع دیگر، هواوی یک نیروی بسیار کاهش یافته بود و چشم انداز تسلط چین بر ۵G حداقل در کوتاه مدت از بین رفته بود. ایالات متحده بی سر و صدا جنگ پست مدرن را علیه چین به راه انداخته بود و پیروز شد.

به وضوح در اعمال این اختیارات خطراتی وجود دارد. فارل و نیومن به نوبه خود نگران احتمال زیاده‌روی هستند. برای مثال، اگر ایالات متحده دلار را در برابر بسیاری از کشورها تبدیل به یک سلاح کند، ممکن است با موفقیت متحد شوند و روش‌های جایگزین پرداخت بین‌المللی را اتخاذ کنند. اگر کشورها به شدت نگران جاسوسی ایالات متحده شوند، می‌توانند کابل‌های فیبر نوری ایجاد کنند که ایالات متحده را دور می‌زند. و اگر واشنگتن محدودیت‌های زیادی را بر صادرات آمریکا اعمال کند، شرکت‌های خارجی ممکن است از فناوری ایالات متحده دور شوند. برای مثال، نرم‌افزار طراحی‌شده چینی ممکن است با ایالات متحده همخوانی نداشته باشد، اما تصور اینکه برخی رژیم‌ها کیفیت پایین‌تری را به‌عنوان بهای خروج از زیر بار واشنگتن بپذیرند، چندان سخت نیست.

تاکنون هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است. علی‌رغم اظهارنظرهای بی‌پایان در مورد سقوط احتمالی دلار، ارز حاکم است. در واقع، همانطور که فارل و نیومن می‌نویسند، دلار علی رغم «حماقت شرورانه» دولت ترامپ دوام آورد. گذاشتن کابل‌های فیبر نوری که ایالات متحده را دور می‌زنند ممکن است آسان‌تر باشد. با این حال، قدرت پنهان واشنگتن به طور قابل توجهی بادوام به نظر می‌رسد.

اما این بدان معنا نیست که هیچ محدودیتی برای اینکه ایالات متحده تا چه حد می‌تواند پیش برود وجود ندارد. فارل و نیومن نگران این هستند که چین، که به تنهایی یک ابرقدرت اقتصادی است، تصمیم بگیرد «با تاریک شدن» از خود دفاع کند: قطع ارتباطات مالی و اطلاعاتی بین‌المللی با جهان گسترده‌تر (که قبلاً تا حدودی انجام داده است). چنین اقدامی هزینه‌های اقتصادی قابل توجهی برای همه خواهد داشت. این امر نقش چین را به‌عنوان کارگاه جهانی تنزل می‌دهد، که به شیوه‌ی خود جایگزین کردن آن ممکن است به سختی نقش جهانی دلار آمریکا باشد.

همچنین این خطر آشکار وجود دارد که کشورهایی که بدون دود اسلحه در جنگ‌ها شکست می‌خورند، با به راه انداختن جنگ‌هایی با دود اسلحه دست به حمله بزنند. همانطور که فارل و نیومن می‌نویسند، مسلح کردن تجارت یکی از عواملی است که به جنگ جهانی دوم کمک کرد: آلمان و ژاپن هر دو درگیر جنگ‌های فتح آمیز بودند، تا حدی برای اطمینان از دسترسی به مواد خام که می‌ترسیدند با تحریم‌های بین‌المللی قطع شود. سناریوی کابوس‌ امروزی این خواهد بود که چین، از ترس به حاشیه رانده شدن، با حمله به تایوان، که نقشی کلیدی در صنعت جهانی نیمه رسانا دارد، مقابله کند.

اما حتی اگر ایالات متحده از امپراتوری زیرزمینی خود سوء استفاده نکند یا درگیری داغ را برانگیزد، باز هم دلیل عمده‌ای برای نگرانی در مورد قدرت چشمگیر اقتصادی و داده‌ای واشنگتن وجود دارد: واشنگتن بسیاری از تصمیمات غیراخلاقی سیاست خارجی گرفته است و می‌تواند از کنترل خود بر گلوگاه‌های استراتژیک جهانی برای آسیب رساندن به مردم، شرکت‌ها و دولت‌هایی استفاده کند که نباید هدف قرار گیرند. برای مثال ترامپ بر کانادا و اروپا تعرفه وضع کرد. تصور این سخت نیست که اگر او برای دومین بار پیروز شود، سعی کند اقتصاد کشورهای اروپایی منتقد سیاست‌های خارجی یا حتی داخلی او را به هم بزند.

راه حل چیست؟

فارل و نیومن سیاست‌هایی را پیشنهاد نمی‌کنند که بتواند این خطرات را کاهش دهد، به غیر از این که می‌گویند امپراتوری زیرزمینی سزاوار همان نوع تفکر پیچیده است که زمانی به رقابت‌های هسته‌ای اختصاص داشت. با این حال، با برجسته کردن چگونگی تغییر ماهیت قدرت جهانی، این کتاب کمک بزرگی به نحوه تفکر تحلیلگران درباره نفوذ می‌کند. و سیاست‌گذاران و محققان باید برنامه‌ریزی برای رفع این مشکلات را آغاز کنند.

یکی از راه حل‌های ممکن ایجاد قوانین بین‌المللی برای بهره‌برداری از تنگناهای اقتصادی، در راستای قوانینی است در سال ۱۹۴۷، تعرفه‌ها و سایر اقدامات حمایتی را محدود کرده است. همانطور که هر اقتصاددان تجاری می‌داند، گات (GATT) و سازمان تجارت جهانی که از آن منشعب شد، چیزی بیش از محافظت از کشورها در برابر یکدیگر انجام می‌دهد، آن‌ها را از غرایز بد خود محافظت می‌کند.

انجام کاری مشابه با اشکال جدیدتر قدرت اقتصادی دشوار خواهد بود. اما برای ایمن نگه داشتن جهان، کارشناسان باید سعی کنند مقرراتی را ارائه کنند که همان اثر تعدیل‌کننده را داشته باشد. خطرات آنقدر زیاد است که نمی‌توان به این چالش‌ها رسیدگی نکرد.

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین