مراقب باشیم آنچه نسبت به مظلومیت حضرت زهرا (س) بیان می‌کنیم، خودمان نمونه‌ی آن وضعیت را تکرار نکنیم
کد خبر: 15625
اشرف بروجردی:

مراقب باشیم آنچه نسبت به مظلومیت حضرت زهرا (س) بیان می‌کنیم، خودمان نمونه‌ی آن وضعیت را تکرار نکنیم

دکتر اشرف بروجردی چندی پیش طی یک سخنرانی تأکید کرد: وقتی استبداد و دیکتاتوری در جامعه رشد می کند، این استبداد و دیکتاتوری باعث تسلط ستمکاران بر حقوق شما می‌شود و آنها به اختیار خودشان نه بر حسب نیاز شما عمل می کنند و شما بدین وسیله به جای ایستادن در مقابل ظالمین، شمشیرهایتان را به روی یکدیگر می کشید!

بیان فردا | دکتر اشرف بروجردی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رییس سابق سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با حضور در حسینیه شفقنا به ایراد سخنرانی پرداخت که در ادامه متن سخنرانی ایشان را می خوانید:

«خداوند در سوره ص می فرماید: ««وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا؛ و ما آسمان و زمین و هر چه را بین آنهاست بازیچه و باطل خلق نکرده‌ایم.» و یکایک کائنات را بر می شمارد که همه را برای کسب محبت نسبت به اهل بیت(ع) آفریده است. در قرآن آیه ای داریم که خداوند از زبان حضرت محمد(ص) می فرماید: «من هیچ درخواستی از شما بابت همه زحماتی که کشیدم، ندارم.» ما در اعتقادات خود نیز بر این اصل متکی هستیم که از فضل الهی است که ما مسلمان و معتقد و به مبانی معرفتی پایبند هستیم.

واژه «مودّت» که در قرآن به آن اشاره شده، معنای مختلفی دارد و شاید معنی دوستی یا عشق ورزی و محبت نسبت به اهل بیت(ع) داشته باشد. طبیعتاً نه محبت و نه دوست داشتن هیچ یک بدون شناخت و معرفت معنا پیدا نمی کند، ما باید معرفتمان نسبت به یک موجود کامل باشد تا بتوانیم آن محبت و عشق را نثار کنیم. خداوند از زبان حضرت محمد(ص) می فرماید: من به ازای ۲۳ سال تلاش برای رسیدن به رشد و کمال انسان ها، چیزی نمی خواهم جز اینکه نسبت به اهل بیتم و ذی القربی معرفت و شناخت پیدا کنید.

متأسفانه در جامعه ما معرفت نسبت به ائمه(ع) بسیار ضعیف است و به جای شناخت معرفتی بیشتر به مناسک می‌پردازیم، در حالی که اصل بر این است که با شناخت حرکت، و نسبت به اهل بیت(ع) معرفت پیدا کنیم.

این یک اصل است و امیدواریم اگر می خواهیم یک زندگی نمونه داشته باشیم و یکی از اهداف خلقت و آفرینش را به ثمر بنشانیم، به آن عمل کنیم. طبعاً «محبت» بدون «معرفت» معنا ندارد بنابراین پیدا کردن شناخت و معرفت نسبت به اهل بیت(ع) و به خصوص فاطمه زهرا(س) در جامعه ما بسیار مغفول است. حضرت زهرا(س) را فقط از این جنبه که در درون خانواده چگونه بودند، توصیف کردند و کمتر اشاره‌ای به باز بودن دَر خانه ایشان به روی مردم و پاسخگویی به سوالات و نیازهای جامعه شده است لذا آنچه امروز بدان احتیاج داریم، کسب معرفت، شناخت، اطلاعات و آگاهی دقیق از زندگی حضرت زهرا(س) است.

یکی از مواردی که شاید بتوان به واسطه آن با دیدگاه های حضرت زهرا(س) آشنا شد، خطبه های ایشان است. حضرت نکات بسیار دقیق و عمیقی در خطبه‌هایشان بیان می‌کنند. بعد از ارتحال پیامبر(ص) زمانی که وارد مسجد شدند و اولین خطبه را در مقابل همه مسلمانانی که در مکه بودند، خواندند، نکته مهمی که بیان کردند این بود که اگر می خواهید زندگی کنید نسبت به خدا معرفت عمیق داشته باشید. باید به دنبال این باشیم که شناخت مان نسبت به خدا به حدی برسد که آرزوی رویت او را داشته باشیم یا به عبارتی خدا در زندگی ما متجلی، ظاهر و آشکار شود.

سخنرانی دیگر حضرت، خطبه فدکیه است که در رابطه با غصب زمین پدرشان یا به عبارتی زمینی که پدرشان به ایشان بخشیده بودند، ایراد کردند چرا که مسلمانان باید توان مالی داشته باشند تا بتوانند در مقابل دیگران خودی نشان دهند یا در پیشرفت مسایل اجتماعی گام بردارند. البته اینکه می گوییم توان مالی، منظور اختلاس ها نیست که حق و ناحق شود و بسیاری از اموال مسلمین و منابع مالی که متعلق به کل جامعه و مردم هست توسط عده به خصوصی غارت و مصادره می شود بدون اینکه کسی از آنها سوال کند و مورد بازخواست قرار گیرند.

حضرت محمد(ص) فدک را به فاطمه زهرا(س) بخشیدند که منبع درآمد داشته باشند، بنابراین استقلال مالی مسلمانان در برابر دیگران در جهت پیشبرد اهدافشان امر مهمی است.

زمانی که حضرت زهرا(س) در بستر بیماری بودند با وجود اینکه به کسی اجازه ملاقات نمی‌دادند اما هنگامی که عده‌ای از زنان مدینه برای ملاقات با ایشان آمدند پذیرفتند و خطبه ایراد کردند، در این دیدار حضرت زهرا(س) از رفتارهایی که با خاندان ایشان شده گله می کنند و می فرماید: «اَصْبَحْتُ وَاللهِ عائِفَةً لِدُنْیاکُنَّ؛ من نسبت به دنیای شما هیچ وابستگی و دلبستگی ندارم.»

پیامبر(ص) قبل از رحلت خطاب به حضرت زهرا(س) فرمودند که من به زودی می میرم و حضرت گریستند. چیز دیگری در گوششان گفتند که حضرت لبخند زدند، پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س) فرمودند: اولین کسی که به من ملحق می شوی، تو هستی و حضرت خوشحال شد.

حضرت زهرا(س) فرمودند: با اینکه علاقه و تمایلی به دنیای شما ندارم، صلح کردم. نسبت به مردانتان غضبناک هستم و به آنان بغض ورزیدم، آنگاه در حالاتشان تعمق ورزیدم. حضرت می گویند که من  همه آنها را زیر ذره بین می گرفتم تا ببینم که چه رفتاری از خودشان نشان می دهند، آنها خودشان را متصل به پیامبر(ص) می دانستند، ولی در این لحظه و پس از رحلت پیغمبر بسیار عدول کردند. چه زشت است تندی شمشیرها و سستی و بازی با آنها؛ شما در مقابل تضییع حقی که نسبت به علی(ع) و پیامبر(ص) شده، سستی کردید و هیچ اراده ای از خود نشان ندادید.

همین جا بگویم که باید مراقب باشیم، آنچه نسبت به مظلومیت حضرت زهرا (س) بیان می کنیم خود مان نمونه ی آن وضعیت را در جامعه خود تکرار نکنیم. نباید به گونه ای باشد که با وجود این همه فقیه و عالم در جامعه، کسی در مقابل ظلم حرفی نزند. همیشه در فقه، اعتقادات و باورها تأکید بر این بوده که در مقابل ظلم بایستید. به یکی از علما گفتم که در مقابل ظالم چه کار باید کرد؟ گفتند اگر کسی در مقابل ظالم سکوت کند، شریک در ظلم است. گفتم پس چرا بسیاری از  علمای ما ساکت هستند؟ 

به هر حال حضرت ادامه می دهند که فساد آرا و انحراف انگیزه این اشخاص، چه ذخیره هایی را پیش روی آنها قرار می دهد. تأکید حضرت زهرا(س) بر این بود که باید به انگیزه افراد دقت کنیم چون انگیزه ملاک رفتار آنها است و آن انگیزه ها عمدتاً انگیزه های دنیوی است. اگر بخواهیم نسبت به حضرت معرفت پیدا کنیم، باید ملاک عمل ما حق و حقیقت الهی باشد نه منافع شخصی خودمان.

امام حسین(ع) می فرمایند: «من وظیفه خود می دانم که در برابر ظلم مقاومت کنم.» بنابراین درسی که ما باید از حضرت زهرا(س) بگیریم این است که در مقابل ظلم سکوت نکنیم، ولی یک دست بی صداست.

اگر تو حق را بشناسی، اهل حق را می شناسی که چه کسی حق و چه کسی باطل است و بیراهه می رود. حضرت زهرا(س) در آخرین گفت‌وگو که در بستر بیماری با زنان مدینه داشتند به این نکات اشاره کردند و تأکیدشان بر این بود که اگر اینها که این کارها را کردند خدا بر آنها خشم گرفته و در عذاب جاودانه خواهند بود، بدون شک طناب و ریسمان  این مسئولیت در گردنشان خواهد بود و سنگینی مسئولیت آن را بر دوش آنها افکنده و ننگ و عار را بر آنها ریختند. حضرت زهرا(س)  کاملاً این را یک ننگ برای جامعه اسلامی می دانند. الان در همه جای دنیا وقتی اسم مسلمانی می آید با یک نگاه دیگری به شما نگاه می کنند و تو را تروریست، قاتل و ظالم و جاهل می‌دانند.

لذا حضرت می گویند که این یک نوع عذاب برای امت است، عذاب فقط این نیست که از آسمان آتش ببارد بلکه عذاب این است که شما خوار و ذلیل شوید و در یک جامعه نتوانید خودتان را پیدا کنید. در حالی که خداوند می فرماید انسان صاحب کرامت است «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ؛ ما انسان ها را تکریم کردیم.».

البته دو رویکرد نسبت به کرامت انسان وجود دارد، عده ای از علما معتقدند که هر انسانی چه مسلمان، چه کافر و چه مشرک صاحب کرامت است و باید تکریم و حریمش حفظ و نگهداری شود، رویکرد دیگر این است که فقط کسی صاحب کرامت است که مسلمان باشد؛ از این دو دیدگاه، دیدگاه اول اشاره به همین آیه «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» است؛ دیدگاه دوم از اینجا سرچشمه می گیرد که خداوند در قرآن می فرماید: «إِنَّ الدّینَ عِندَ اللَّهِ الإِسلامُ؛ همه دنیا باید مسلمان باشد تا بتوان برای جامعه اسلامی کرامت و حرمت قائل شد.» وقتی کسی چنین رویکردی داشته باشد، دیدگاه اول که خداوند می فرماید: ما انسان ها را تکریم کنیم را درک نکرده چون اسلام به این معنا نیست که سایر ادیان نادیده گرفته شوند، خداوند همه ادیان را مسلمان می داند. در نگاه دینی ما اسلام به معنای تسلیم شدن در برابر خداست.

حضرت زهرا(س) می فرمایند: عاقبت اعمال مسلمانان صدر اسلام چه بوده؟ بشارتتان باد به شمشیرهای کشیده؛ می گویند که بالاخره علیه شما یک روزی شمشیر می کشند و آن شمشیر برایی است چون شما تبعیتی از دین نکردید و جائر و ظالم و متجاوز و ستمکار بر شما مسلط می شود؛ دقیقا چیزی که در حال حاضر در جوامع بشری کاملاً محسوس است.

ایشان در ادامه در مضامینی می فرمایند: وقتی شما این رفتار را داشته باشید،  استبداد و دیکتاتوری در جامعه رشد می کند و این استبداد و دیکتاتوری باعث تسلط ستمکاران بر حقوق شما می‌شود و آنها به اختیار خودشان نه بر حسب نیاز شما عمل می کنند و شما بدین وسیله به جای ایستادن در مقابل ظالمین شمشیرهایتان را به روی یکدیگر می کشید.

در حال حاضر در شرایط سختی به سر می‌بریم، شرایطی که اولاً حق از باطل خیلی تفکیک شده نیست ولی طبق روایت باید ببینید گفته افرادی که بخواهند ملاک عمل شما قرار بگیرند، چیست؟ درست یا اشتباه است؟ مطابق مبانی هست یا نیست؟ در آن صورت نیاز نیست که ببیند چه کسی این حرف را زده، متأسفانه در جامعه ما ملاک اشخاص شده و این کار را بر ما سخت می کند که بخواهیم راه حق را از راه باطل بشناسیم. با نگاه به زندگی حضرت زهرا می‌بینیم که خیلی از سلوک ایشان گفته شده، اینکه با فرزندان و خانواده‌شان چه رفتاری داشتند. وقتی پیامبر از علی ابن ابی طالب پرسیدند که فاطمه را چگونه شناختی یا دیدی؟ حضرت بیان می دارند: او بهترین یاور برای طاعت خداست یعنی آنچه ملاک است طاعت خداست.  حضرت زهرا هم خودشان عامل بودند. ما حضرت را در رفتارهای جزئی شناختیم یعنی شناخت ما، شناخت به کل حرکت های فاطمه نیست.

حضرت زهرا در خطبه هایشان خدا را به ما معرفی می کند و می گوید که خدا چه ویژگی ها و صفات و چه جایگاهی دارد و چگونه باید او را پرستید و شکرگذار بود که اینها بحث هایی است که از رگ کردن به ما نزدیک تر است.

نکته دیگر ارتباط با مردم است. در خانه حضرت به روی همه مردم باز بود و با همگان  ارتباط داشت. الان شما بخواهید یک مسئول مملکت را ببینید باید از ۱۰۰ پل صراط بگذرید تا برسید و این مغایر با آموزه هایی است که در دین  اسلام داشتیم که وقتی مردم وارد مسجد می شدند نمی دانستند کدام یک از افراد محمد(ص) و فرستاده خداست.

در حال حاضر بسیاری از آموزه هایی که در خیلی از جوامع که مسلمان هم نیستند اجرا می شود الهام گرفته از دین ماست؛ ولی ما نسبت به آن بی تفاوت هستیم. صداقت، غیبت نکردن، امانتداری مواردی است که به ما اموزش دادند و به ما گفتند که باید این چنین باشید اما جوامع دیگر به آن عمل می‌کنند و ما عمل نمی‌کنیم.

اگر می خواهیم شناختی نسبت به فاطمه زهرا(س) پیدا کنیم، باید نسبت به معارف قرآن نزدیک شویم و درباره معانی آن مطالعه تفحص و تدبر کنیم.

تدبر در آیات می تواند به ما کمک کند که حقیقت را از غیر حقیقت بشناسیم به خصوص آنهایی که حضرت زهرا(س) را به عنوان الگوی زنان معرفی می کنند. البته حضرت الگوی همه انسان ها هستند، ولی بسیاری ایشان را به عنوان الگوی زنان می شناسند، اما در این میان باید توجه داشته باشیم که تنها نوع پوشش حضرت زهرا(س) برای زن امروز الگو قرار نگیرد و چنانچه بخواهیم بر همین سیاق پیش برویم، فکر می کنم که آینده سخت تری پیش روی ماست.

اگر بنا داریم با حضرت زهرا(س) عهدی ببندیم، اولین قدم این است که نسبت به سیره و روش حضرت معرفت پیدا کنیم و باورها، دیدگاه ها و رویکردهای ایشان را بشناسیم. حضرت زهرا(س) چندین خطبه دارند که می توان به عنوان مبحث مستمر مورد بحث قرار گیرد و از آنها درس بگیریم. متأسفانه تا به امروز در این زمینه نیز چندان موفق نبودیم، به جای کسب معرفت بیشتر بر روی الفاظ تکیه می کنیم. شناخت جهان یک نگاه عمیقی نیاز دارد که امیدارم تلاش همه عزیزان بر این محور قرار بگیرد.»

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین