چرا جنگ؟
کد خبر: 529

چرا جنگ؟

عصر جدید سلاح‌هایی می‌سازد که می‌تواند به نابودی جهان و بشر بینجامد؛ و قدرت بازدارندگی او در نزدیکی او به مرز انهدام و نیست‌سازی سراسری است.

احسان شریعتی - پژوهشگر فلسفه سیاسی

بیان فردا | کلازویتس می‌گوید: «جنگ جز استمرار سیاست به ‌وسایل دیگر نیست». جنگ، به‌رغم شباهتش با توحش بدوی، باستانی یا قرون‌وسطایی، و رجزخوانی و شعروشعارهای نژادی- قومی یا دینی- عقیدتی، نه از سنخ خشونت‌های انفرادی است و نه محصول جاه‌طلبی جنون‌آمیز زمامداران.
جنگ پدیده‌ای منظم و سازمان‌یافته، جمعی واجتماعی و پیرو «منطقی» است. «دلیل»‌های جنگ‌افروزان متناقض‌ می‌نمایند اما «علت»های بروز جنگ معیّن و تبیین‌پذیراند: توسعه‌طلبی و فتح سرزمین‌ها برای دستیابی به ثروت‌ها و منابع انرژی و حیاتی، به‌روزسازی تکنولوژیک تولید و فروش تسلیحات تخریب و انهدام هوشمند و سرانجام، بازدارندگی دشمن از تعرض و اعمال سیادت و سرکردگی.
تاریخ بشر به تعبیر هگل «خاک خوشبختی نیست. دوره‌های خوشبختی صفحات خالی آنند». مدرنیست‌های خوش‌بین می‌پنداشتند که با پیشرفت بشر دوران جنگ نیز به پایان می‌رسد و منطق رقابت بازار جایگزین خشونت و تخریب می‌شود.
غافل از آن‌که عصر جدید سلاح‌هایی می‌سازد که می‌تواند به نابودی جهان و بشر بینجامد؛ و قدرت بازدارندگی او در نزدیکی او به مرز انهدام و نیست‌سازی سراسری است. واقع‌بینی پسامدرن اما نشان می‌دهد که سیاست و دیپلماسی، گفت وگو و مبادله، ادامه‌ و شکل پیشرفته‌، متمدنانه‌ و متعالی‌تر جنگ است؛ چه به‌تعبیر فروید: «نخستین کسی که به‌جای سنگ، دشنام پرتاب کند، بنیانگذار تمدن است»
با این وصف، بازگشت به منطق جنگ معنایی جز شکست عقلانیت و مصلحت و قهقرای معطوف به جنون و جنایت نخواهد داشت که معمولا برای بخش‌های عقب‌مانده‌تر جهان که مصرف‌کننده‌ محصولات جنگند طراحی و تولید می‌شود.

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین