پدیدۀ تقلب علمی در دانشگاه  و  پیامدهای منفی آن
کد خبر: 5186

پدیدۀ تقلب علمی در دانشگاه و پیامدهای منفی آن

محمود اسماعیل‌نیا _ جامعه‌شناس و پژوهشگر

پدیدۀ تقلب علمی در دانشگاه  و  پیامدهای منفی آن از جهات مختلف قابل بررسی است. یک جنبه آن هم بلایی است که بر سر "آینده علم" در این سرزمین خواهد آورد. 

یعنی جدای از پیامدهای منفی تقلب برای سوژه های درگیر در آن (که البته از نظر خودشان مثبت است!) مثل کسب مدرک و ارتقاء آکادمیک و ...  بدون داشتن شایستگی علمی لازم،... اساساً رواج و دوام این پدیده موجب می شود که جریان علم و پژوهش دچار اختلال شود.

تصور بفرمایید که میدان دانش  شبیه یک استخر بزرگ است که مرتباً از ورودی های مختلف، آب وارد آن می شود ... این ورودی ها همان کتابها و مقالات و پژوهشهای اهالی دانشگاه هستند که به تدریج بر حجم دانش موجود می افزایند ... اهالی دانش هم در کارهای علمی خودشان نیازمندند که از این حجم دانش استفاده کنند ... تا بتوانند آورده های جدیدی (کتاب و مقاله و پژوهش و ...) به آن بیافزایند. 

حال اگر یکی از این کانالهای ورودی به جای آب، (ببخشید) فاضلاب وارد این استخر کند، در واقع کل حجم آب را آلوده می کند. در نتیجه کارهای علمی و پژوهشی جدید که مبتنی بر این حجم آب آلوده باشد نیز از آلودگی مصون نخواهد بود.

فرض کنید امروز دانشجویی صادق و کوشا تصمیم بگیرد برای رساله یا مقاله خود، موضوع دین گریزی نسل جوان را انتخاب کند. ...بسیار خوب، در اولین گام سراغ ادبیات پژوهشی موجود رفته و مثلاً پنجاه رساله و صد مقاله مرتبط را پیدا کرده و فهرست می کند. ...طبعاً فرصت و مهمتر از آن توان ارزیابی علمی این رساله ها و مقالات را هم ندارد تا بداند کدامشان اصیل و کدامشان تقلبی هستند. در نتیجه، با استفاده از یافته های این رساله ها و مقالات، گام های بعدی پژوهش را طراحی کرده و بسا که از داده های آنها نیز در کار خود استفاده کند.... یعنی آن جریان ناسالم و تقلبی به صورتی ناخواسته بازتولید و تکثیر شده و در کارهای علمی آیندگان منتشر می شود و به همین صورت جریان طبیعی دانش و پژوهش را آلوده و ناسالم می کند.

البته استفاده از تمثیل استخر فقط برای تقریب به ذهن است تا وخامت موضوع و تاثیر آن بر جریان آینده دانش هم بیشتر مورد توجه قرار گیرد. به تعبیر دیگر مشکل فلان دانشجوی متقلب یا فلان استاد سهل انگار نیستند که از راه تقلب علمی به منافعی دست پیدا می کنند، مشکل اصلی آن است که آنها خواسته یا ناخواسته در فرایند تخریب دانش مشارکت می کنند.

این که راه چاره دقیفاً چیست، نمی دانم .... همین قدر می دانم که چاره کار می باید از خلال گفت و گوی آزاد دانشگاهیان درگیر با موضوع، به تدریج نمایان شود و این امر بیش از هرچیز موکول به تامین و تحقق آزادی آکادمیک و استقلال دانشگاه است

 

دیدگاه تان را بنویسید

پربازدیدترین