معتمدآریا، بانوی سینمای ایران است و باحجاب و بی‌حجابش نجیب بوده | خیلی از پرونده‌سازی‌ها برای سینماگران زائد است
کد خبر: 5919
مرضیه برومند، مدیرعامل خانه سینما:

معتمدآریا، بانوی سینمای ایران است و باحجاب و بی‌حجابش نجیب بوده | خیلی از پرونده‌سازی‌ها برای سینماگران زائد است

مرضیه برومند معتقد است که : مهمترین وظیفه‌ای که ما پیش‌رو داریم، این است که نگذاریم حذف‌مان کنند. چون ما میانجی مردم و حکومت هستیم و می‌توانیم حرف مردم را ازطریق سینما به مسئولان برسانیم و در ترمیم بحران‌ها و شکاف‌ها نقش موثری داشته باشیم یا ناکارآمدی‌ها و نابسامانی‌ها را به زبان سینما بیان کنیم

بیان فردا | تمدن| رضا صائمی- «سینمای ایران بیش از هر زمانی، نیازمند همدلی و یکپارچگی است که برای این منظور لازم است ارتباط موثری بین مدیران خانه و مسئولان اصناف و دستگاه‌های دیگر برقرار شود. همچنین سامان‌بخشی به امور رفاهی سینماگران و ایجاد زمینه‌های بهبود وضعیت جامعه سینماگران ایران و ارتقای جایگاه اجتماعی «خانه سینما»، جزو برنامه‌های هیئت‌مدیره می‌باشد که بی‌شک نقش سرکارعالی در این مسیر بسیار مهم است.» این بخشی از متن حکم محمدمهدی عسگرپور، رئیس هیئت‌مدیره خانه‌سینما به مرضیه برومند است که با این حکم، به‌عنوان نخستین زن مدیرعامل خانه‌سینما منصوب شد. آن‌هم در برهه‌ای که خانه‌سینما سخت‌ترین دوران خود را به‌دلیل مشکلات صنفی و بحران‌های سیاسی و اجتماعی تجربه می‌کند. حالا 5ماه از حضور مرضیه برومند به‌عنوان مدیرعامل خانه‌سینما می‌گذرد و او از نزدیک با مسائل و مصائب خانه‌سینما دست‌وپنجه نرم کرده است. با او درباره این مشکلات و برنامه‌هایش به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

 

شما به‌عنوان نخستین مدیرعامل زن خانه سینما، زمانی این مسئولیت را پذیرفتید که نه‌فقط خانه‌سینما که کل کشور و فضای عمومی جامعه در وضعیت بحرانی و التهاب قرار داشت . به همین دلیل پذیرش این مسئولیت، ریسک بزرگی به‌نظر می‌رسید. حالا که چند ماهی این مسئولیت را عملا تجربه کردید، به چه نتایجی رسیدید و چه چشم‌اندازی را برای آینده سینمای ایران تصور می‌کنید؟

من در سال‌های گذشته فقط عضو خانه‌سینما بودم اما به‌واسطه برخی از دوستانم که درگیر مسائل خانه‌سینما بودند به‌طور غیرمستقیم  در جریان مسائل و مشکلات  خانه‌سینما قرار می‌گرفتم. مثلا سال 92  نگارش فیلمنامه شهر موش‌ها که توسط فرهاد توحیدی صورت گرفت، همزمان شد با ماجرای بسته شدن خانه سینما. طوری که اصلا فیلمنامه پیش نمی‌رفت و آقای توحیدی مجبور بود هر دقیقه به تلفن‌هایش درباره اتفاقات خانه‌سینما جواب بدهد. بنابراین خودبه‌خود من هم در جریان جزئیات این ماجرا قرار گرفتم. وقتی مسئولیت مدیرعاملی خانه‌سینما به من پیشنهاد شد من می‌دانستم تا چه اندازه این‌کار سخت است و با آگاهی از مشکلات، این مسئولیت را پذیرفتم. شاید برای‌تان جالب باشد  که وقتی با فرهاد توحیدی مشورت کردم گفت، می‌دانم که اگر مدیرعامل خانه‌سینما بشوی می‌توانی کارهایی انجام بدهی اما چون تو دوست منی و من تو را دوست دارم به تو می‌گویم نیا. البته برخی دیگر از دوستانی که احتمالا کمتر مرا دوست داشتند (با خنده)، تشویقم می‌کردند که بیایم و می‌گفتند شاید تو بتوانی از پس برخی مشکلات خانه‌سینما بربیایی.

خوشبختانه موقعیت و سابقه‌ای دارم که معمولا ازسوی طیف‌ها و جناح‌های مختلف مورد احترام و و وثوق است، بنابراین فکر کردم می‌توانم از این موقعیت به‌نفع فرهنگ، هنر، سینما و خانواده سینما استفاده کنم.

حالا باتوجه به تجربه این چندماه، فکر می‌کنید چقدر مشکلات خانه‌سینما با آنچه تصور می‌کردید فرق داشت؟

خیلی فرق نداشت اما خیلی زود متوجه شدم که سخت‌تر از تصورم بود. مشکلات عمیق‌تر، سخت‌تر و بیشتر از آن حدی بود که من تصور می‌کردم. بخشی از مشکلات به مسائل درون خانه‌سینما مربوط می‌شد و برخی هم مشکلات بیرونی بود که در ارتباط با نهادهای ذی‌ربط و توقع آنها از خانه‌سینما بود. مشکلات ناشی از بحران کرونا، التهاب و اعتراضات سال گذشته و حواشی آن‌هم به مشکلات پیشین اضافه شده بود. بیکاری، مشکلات معیشتی، اقتصادی و چالش‌هایی که سینماگران با مراجع قضایی و امنیتی داشتند، همه وقت و انرژی خانه‌سینما را به خود اختصاص داده بود. عواملی که باعث شد برنامه‌ها و سیاست‌‌های کلان و زیربنایی خانه‌سینما که به‌صراحت در اساسنامه هم روی آن تاکید شده است، تحت‌تاثیر این شرایط قرار بگیرد. آنقدر حجم گرفتاری‌های روزمره سینماگران افزایش پیدا کرده بود که همه وقت مسئولان خانه‌سینما را اشغال کرده بود. علاوه بر اینکه وضعیت معیشتی اکثریت اعضای خانه بحرانی است، خود خانه‌سینما هم با کمبود منابع مالی برای تامین هزینه‌های جاری و فراهم کردن زیرساخت‌های لازم مواجه است مثلا برای به‌روزرسانی و ارتقای سیستم آی‌تی خانه‌سینما به بودجه زیادی نیاز است که درحال‌حاضر مشغله ذهنی اصلی من شده است و مدام به این فکر می‌کنم که از کجا باید این هزینه‌ها را تامین کرد. ازسوی دیگر تفاهم‌نامه خانه‌سینما و سازمان سینمایی هم هنوز وارد مرحله عملیاتی نشده و من هیچ دورنمایی از بودجه 1402 که بتوانم برای آن برنامه‌ریزی کنم، ندارم.

خانم برومند همانطور که می‌دانید مشکلات خانه‌سینما کم نیست، اولولیت شما، حل کدام‌یک از مشکلات است؟

 بحث قرارداد تیپ و امنیت شغلی که در دستور کار هیئت‌مدیره هم هست از مهمترین بندهایی است که قصد دارم به‌جدیت آن را اجرایی کنم. در ماه‌های گذشته من با همه 32صنف خانه‌سینما ملاقات کردم و حرف‌های آنها را شنیدم و از آنها خواستم اولویت‌های خود را به من اعلام کنند. اولویت اکثریت صنوف، اجرای قرارداد تیپ و امنیت شغلی است. امیدوارم بتوانم هرچه زودتر خواسته اکثریت اعضای خانه‌سینما را اجرایی کنم.

نهادهای حمایتی هم البته کم‌کاری‌هایی دارند، مثلا یکی از مشکلات همیشگی سینماگران مسئله بیمه بوده و هنوز هم خیلی از آنها فاقد بیمه تامین اجتماعی یا بیمه تکمیلی هستند.

خدا را شکر که مسئله بیمه سینماگران را تاحدامکان سامان دادیم. اتفاقا جزو اولین کارهایی که انجام دادم، این بود که با صندوق اعتباری هنر، آقای پوراحمدی و همکارانش ملاقات کردم و باید اعتراف کنم که بسیار همراه بودند و هستند. برای جلوگیری از مشکلاتی که در ماه‌های اخیر برای بیمه‌شدگان پیش آمد کارگروهی در خانه‌سینما تشکیل شد تا از پیش آمدن مشکلات گذشته پیشگیری شود تا دیگر هیچ عضوی در زمینه بیمه مشکلی نداشته باشد. اگر خود اعضاء هم همکاری لازم را در زمینه تامین و تکمیل مدارک و اسناد لازم انجام دهند، مشکلی در زمینه بیمه نخواهیم داشت. ضمن اینکه در زمینه بیمه از کارافتادگی و بازنشستگی سینماگران اقداماتی در دست انجام است که بتواند امنیت بیشتری را برای اهالی خانه‌سینما فراهم کند.

یکی از مهمترین مناقشه‌هایی که بر سر خانه‌سینما و استقلال آن مطرح بوده، این است که خانه‌سینما بودجه خود را از وزارت ارشاد به‌عنوان یک نهاد دولتی می‌گیرد و همین وابستگی مالی عامل بازدارنده‌ای در استقلال صنفی خانه سینماست.

واقعیت این است بودجه‌ای که وزارت ارشاد به خانه‌سینما می‌دهد، پول خود خانه سینماست. چون از ابتدا قرار بوده که 2درصد از فروش فیلم‌ها به خانه‌سینما تعلق بگیرد که گویا به‌جز یکی، دو سال این امر اتفاق نیفتاد. بنابراین پولی که از وزارت ارشاد می‌گیریم، پول خودمان است که به ما می‌دهند. ما وابستگی مالی به نهادهای دولتی نداریم و حق سینما را می‌گیریم اما اینکه خانه‌سینما از حیث مالی مستقل شود و ظرفیت‌های درآمدزایی برای تامین این استقلال ممکن شود که آرزوی من است اما هیچ‌وقت شرایط عینی آن مهیا نشده است. امیدوارم شرایطی ایجاد شود که خانه‌سینما روی پای خودش بایستد.

فکر می‌کنم  به‌خطرافتادن شأن و منزلت سینماگران مهمتر از معیشت آنهاست. چه‌بسا اگر سینمای ایران نتواند از شأنیت حرفه‌ای و هنری خود دفاع و صیانت کند و امنیت شغلی و فردی آنها به‌واسطه برخی محدودیت‌ها و فشارهای بیرونی در معرض تهدید قرار بگیرد، دیگر سینمایی نخواهیم داشت که خانه‌ای داشته باشد. درحال‌حاضر کدام‌یک برای شما اولویت دارد؟ تامین معیشت سینماگران یا صیانت از شأن آنها؟

ببینید مسئله معیشتی خیلی مهم است اما مهمتر از آن این است که سینما شان خود را به دست آورد، حفظ کند و ارتقاء ببخشد. شأن سینما هم منوط به حفظ شأن سینماگران است. سینما چیزی جز اهالی و اصحاب آن نیست که باید حرمت و منزلت آنها حفظ شود. سینمای ما  طی این سال‌ها با همه مشکلاتی که داشته، درخشیده و حرف برای گفتن داشته است؛ هم اعتبار جهانی دارد، هم در سطح منطقه قابل قیاس با کشورهای دیگر نیست. این را من به‌عنوان مرضیه برومند و یک سینماگر می‌گویم، نه به‌عنوان مدیرعامل خانه‌سینما. یک جریانی  هم در خارج از کشور، هم در بخشی از درون کشور وجود دارد که می‌خواهند اصلا ما نباشیم. اینها یعنی تندروهای خارجی و داخلی، هدف مشترک دارند یعنی حتی اگر خودشان با هم مستقیماً متحد نباشند، هدف‌شان یکی است. اینکه مثلا من نباشم یا مثلا خانم معتمدآریا یا آقای پرستویی در این سینما نباشند. آنها در پی حذف برخی چهره‌های محبوب و مورداعتماد مردم در سینمای ایران هستند. برای همین معتقدم مهمترین وظیفه‌ای که ما پیش‌رو داریم، این است که نگذاریم حذف‌مان کنند. چون ما میانجی مردم و حکومت هستیم و می‌توانیم حرف مردم را ازطریق سینما به مسئولان برسانیم و در ترمیم بحران‌ها و شکاف‌ها نقش موثری داشته باشیم یا ناکارآمدی‌ها و نابسامانی‌ها را به زبان سینما بیان کنیم و جامعه و مسئولان را نسبت به آسیب‌های اجتماعی هشدار دهیم. سینما می‌تواند با بهره‌گیری از زبان هنر، هم می‌تواند دردها را به‌خوبی نشان دهد، هم در درمان درد‌ها نقش اثربخشی داشته باشد.

شیوه مواجهه شما با نهادها یا افرادی که در پی تضعیف یا حذف خانه‌سینما هستند، چیست؟

من به مقابله‌به‌مثل و مواجهه حذفی، معتقد نیستم. من تندم، اما تندرو نیستم بنابراین به تعامل، گفت‌وگو و چانه‌زنی برای حل مشکلات سینما باور دارم. من دلم برای مردم و کشورم می‌سوزد و احساس می‌کنم شکاف بدی به وجود آمده که به‌نفع هیچ‌کس نیست و به تعامل و گفت‌وگو برای ایجاد وفاق و همدلی معتقدم. من مثل مادربزرگ «خونه مادربزرگه» هستم که با مخمل انحصار‌طلب که هیچ‌کس را به غیر از خودش نمی‌دید، تعامل می‌کرد. من زمانی که «خونه مادربزرگه» را ساختم این احساس خطر را کردم که خط‌کشی‌هایی در جامعه اتفاق می‌افتد که می‌تواند خطرناک باشد. اینکه گروهی سلیقه خود را بر مردم تحمیل می‌کنند و تحمل مخالف را ندارند. درواقع دلیل ساخت «خونه مادربزرگه» همین خطری بود که درباره انحصارطلبی  و تک‌صدایی در جامعه احساس می‌کردم. حتی شاید خیلی هم خودآگاه نبود. فیلمساز ناخودآگاه از زمانه خود تاثیر می‌گیرد و آن را در اثرش جاری می‌کند. من مثل همان مادربزرگه هستم که همه را دوست دارد، یکسان با همه رفتار می‌کند و سعی می‌کند بین همه اعضای خانه، وفاق و همدلی ایجاد کند. مخمل «خونه مادربزرگه»، برای رسیدن به اهداف خودش دست به توطئه می‌زند و می‌خواهد نبات را به کلاغ بدهد تا بخورد اما در آخرین لحظه پشیمان می‌شود و نبات نجات پیدا می‌کند. ای‌کاش به‌جای آنکه  نبات‌مان را بدهیم کلاغ بخورد، خودمان نبات‌مان که همان ایران ماست، نجات دهیم.


 یک جریانی  هم در خارج از کشور، هم در بخشی از درون کشور وجود دارد که می‌خواهند اصلا ما نباشیم. اینها یعنی تندروهای خارجی و داخلی، هدف مشترک دارند یعنی حتی اگر خودشان با هم مستقیماً متحد نباشند، هدف‌شان یکی است. اینکه مثلا من نباشم یا مثلا خانم معتمدآریا یا آقای پرستویی در این سینما نباشند. آنها در پی حذف برخی چهره‌های محبوب و مورداعتماد مردم در سینمای ایران هستند


این تعامل امروز در بخشی از افکار عمومی به محافظه‌کاری و به‌اصطلاح جدید، به وسط‌بازی تعبیر می‌شود. نگران این قضاوت ها نیستید؟

اصلا برای من مهم نیست. من همیشه همان کاری را می‌کنم که فکر می‌کنم درست است و اصلا تحت‌تاثیر فضای مجازی و قضاوت دیگران، مخصوصا دیگرانی که تهشان را می‌خوانم، نیستم. آنقدر باهوش هستم که بدانم آنها چه‌چیزی را دنبال می‌کنند و چه هدفی دارند. من به گفت‌وگو و تعامل برای ساختن ایران معتقدم و همیشه دلم با مردم بوده و باور دارم که برای این مردم باید ماند و ایستادگی کرد. نمی‌گویم سینما با سیاست ارتباط ندارد اما گره‌زدن افراطی هنر با سیاست، آن را از اهداف خود دور می‌کند و از مسیر حقیقی‌اش منحرف می‌سازد. ازهمین‌رو برای همکارانم که برای آنها پرونده‌سازی کردند تا جایی که در توانم هست، تلاش می‌کنم. خیلی از این پرونده‌سازی‌ها زائد است و سینماگران را بی‌جهت گرفتار حاشیه می‌کنند. برخی از آنها از سینماگران برجسته این مملکت هستند. خانم معتمدآریا، نماد و بانوی سینمای ایران است. باحجاب و بی‌حجابش، همیشه نجیب و عفیف بوده و هست. اینکه عفاف را با حجاب بسنجیم به‌نظرم نه عقلی است، نه شرعی. حجاب را نباید با عفت برابر کرد. چه‌بسیار زنانی که حجاب ندارند، اما چارچوب‌های اخلاقی و شئونات رایج را به‌شدت رعایت می‌کنند.

به‌هرحال شما نخستین مدیرعامل زن خانه‌سینما هستید و این شاید انتظاری در زنان سینماگر ما ایجاب کند که در شرایط کنونی خانه‌سینما، بیش از گذشته حامی زنان سینماگر باشید.

راستش من اصلا نمی‌توانم بین زنان و مردان خط بکشم و نگاه جنسیتی ندارم. درعین‌حال وافقم که به‌طور تاریخی تا چه‌اندازه حقوق زنان پایمال و نادیده گرفته شده است و همچنان می‌شود. راستش از نظر من، چنانکه هر جا حقوق انسانی  افراد تامین شود، به‌طور قطع و طبیعتاً حقوق زنان هم تامین خواهد شد. اما در شرایط فعلی که حقوق ابتدایی همه افراد جامعه زیرسوال برده شده، قطعا از همه همکارانم -چه زن، چه مرد- دفاع خواهم کرد.

من شما را نه‌فقط به‌عنوان کارگردان «خونه مادربزرگه» که به‌عنوان کارگردان «آرایشگاه زیبا» هم می‌شناسیم. فکر می‌کنید مرضیه برومند چقدر می‌تواند در آرایش زیبای خانه‌سینما موفق باشد؟

ببینید ایده‌آل‌هایی که در ذهن من است، همه زیبا هستند. ما نسل آرمانگرا بودیم و دنیا و زندگی را زیبا می‌خواستیم و در این راه مبارزه و ازخوگذشتگی کردیم. نسل ما اگر مبارزه می‌کرد، برای «ما» مبارزه می‌کرد و خوبی‌ها را برای همه می‌خواست. اما متاسفانه حوادث اخیر، چهره خشن و نازیبای تاریخ را به ما نشان داد و حتی شمایل زیبایی که دین به ما نشان داده بود، متاسفانه به‌دلیل عملکرد برخی مدعیان دینداری، به چهره‌ای زشت تبدیل شد و این بیش از هرکسی، هنرمندان را می‌رنجاند. چراکه هنر و هنرمند همواره به‌دنبال زیبایی است؛ حتی همان‌هایی که متهم به سیاه‌نمایی می‌شوند هم، دنبال سفیدی و زیبایی‌های از دست رفته‌اند. این ذات هنر و هنرمند است که با زیبایی گره خورده است. نمی‌دانم چقدر موفق می‌شوم اما  امیدوارم آبرو و اعتبار خانم‌ها را نبرم. من به‌عنوان یک‌زن به خودم و این مسئولیت نگاه نمی‌کنم ولی اگر ناکارآمد باشم، می‌گویند یک زن آمد و خراب کرد. به‌هرحال تلاش من این است که بتوانم در مدیریت خانه‌سینما مثل کارگردانی «آرایشگاه زیبا» موفق شوم و خانه‌سینما را از این که هست، زیباتر کنم.


منبع: روزنامه هم میهن

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین