روس‌ها برای حفظ منافع خود، ایران را نادیده می‌گیرند
کد خبر: 14271
ایزدی، سفیر پیشین ایران در روسیه:

روس‌ها برای حفظ منافع خود، ایران را نادیده می‌گیرند

نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در روسیه گفت: برای ما که در این زمینه فعال بوده‌ایم، روشن است که روس‌ها به‌ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چنین مواضعی را با اعراب در دیدارهای خصوصی در میان می‌گذاشت، اما به دلیل برخی ملاحظات به‌صورت علنی مطرح نمی‌کرد. از نگاه روس‌ها اکنون این ملاحظات برطرف یا کم‌رنگ شده است. سیاست روس‌ها این است که برای حفظ منافع خود و اعراب منافع کشور دیگری مثل ایران را نادیده بگیرند.

بیان فردا | تمایل متحدان ایران یعنی روسیه و چین به حفظ منافع امارات نشان می‌دهد که نگاه گرایش به شرق بدون نگاه به غرب سیاستی است که نتیجه نداده است. اگر همه تخم‌مرغ‌ها در سبدچین و روسیه گذاشته شود اشتباه است. حمایت روسیه و چین از ادعای امارات درباره جزایر سه‌گانه نشان داد که این دو کشور به دنبال منافع خود هستند و حاضرند تمامیت ارضی ما را زیر پا بگذارند تا به اهداف خود برسند. در ارتباط با این موضوع  گفت‌وگو با نعمت‌الله ایزدی سفیر پیشین ایران در روسیه را در ادامه می‌خوانید:

  ارزیابی شما از مواضع روسیه علیه تمامیت ارضی ایران چیست؟

موضع روسیه در قبال جزایر سه‌گانه ایرانی در نشست مراکش آشکار شد مسئله که شاید درگذشته هم وجود داشت اما روس‌ها آن را به‌صورت علنی مطرح نمی‌کردند.

ارتباطی که روس‌ها با کشورهای عربی ایجاد کرده‌اند باعث شده تا روس‌ها آینده خود در خاورمیانه را در کشورهای عربی ببیند تا ایران. این موضوع باعث افزایش توقعات اعراب از روسیه شده به همین دلیل مسکو مجبور است که مواضع خود برای منافع اعراب را علنی اعلام کند.

کشورهای عربی مزیت‌های اقتصادی زیادی دارند که می‌توانند به‌عنوان مکمل اقتصاد با مسکو همکاری کنند. برای ما که در این زمینه فعال بوده‌ایم، روشن است که روس‌ها به‌ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی چنین مواضعی را با اعراب در دیدارهای خصوصی در میان می‌گذاشت، اما به دلیل برخی ملاحظات به‌صورت علنی مطرح نمی‌کرد. از نگاه روس‌ها اکنون این ملاحظات برطرف یا کم‌رنگ شده است. سیاست روس‌ها این است که برای حفظ منافع خود و اعراب منافع کشور دیگری مثل ایران را نادیده بگیرند.

  به نظر شما چرا روسیه به سمت اعراب گرایش پیداکرده است؟

علت این است که اعراب ظرفیت‌ها و مزیت‌های اقتصادی بسیاری دارند. اقتصاد روسیه به اقتصاد این کشورها گره‌خورده و همکاری‌های گسترده میان اعراب و روسیه منافع روسیه را در رابطه با اعراب تقویت کرده است. سیاست خارجی یک‌جانبه‌گرایی ایران در روابط خارجی باعث شده تا روس‌ها به سمت عرب‌ها حرکت کنند.

وقتی ظرفیت سیاست خارجی در روسیه و چین تعریف می‌شود، مفهومش این است که چاره‌ای جز پذیرش آنچه این دو کشور می‌گویند نیست.

این سیاست باعث شده تا روس‌ها و چینی‌ها جرأت کنند علنی درباره تمامیت ارضی ایران موضع بگیرند و این مسئله را ابزاری برای امتیاز گیری از اعراب تبدیل کنند. ایران تا زمانی که در سیاست خارجی توازن برقرار نکند، نخواهد توانست با دنیا ارتباط سازنده داشته باشد. این سیاست باعث می‌شود خیال روس‌ها از نداشتن گزینه جایگزین در سیاست خارجی ایران راحت باشد.

  به نظر شما چرا باوجود امتیازاتی که ایران در جنگ اوکراین به روسیه داد چرا مسکو علیه تهران موضع می‌گیرد؟

طبعاً ایران انتظار نداشت چنین رفتاری صورت بگیرد، امانگاهی به گذشته و واقعیت‌های میدانی نشان می‌دهد، اینکه انتظار داشته باشیم روس‌ها خود را مدیون ایران بدانند و این رفتارها را انجام ندهند، انتظاری دور از واقعیت است.

روابط روس‌ها با دیگر کشورها ابعاد زیادتر نسبت به ایران دارد. زیرا ما روابط خود با روس‌ها را تک‌بعدی تعریف کرده‌ایم، درحالی‌که روس‌ها هنوز هم به‌رغم تبعاتی که جنگ اوکراین برایش در پی داشت با آمریکا، اروپا، چین، کشورهای عربی جزو بازیگران بین‌المللی است.

این مسئله باعث می‌شود روسیه و چین خود را بدهکار ایران ندانند زیرا برداشت آن‌ها این است که ما گزینه دیگری جز همکاری با روسیه و چین نداریم.

از نگاه آن‌ها همواره این بحث احتمال رفتن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح است و در این شرایط با توجه به روابط تنش آلود ایران با غرب تنها چین و روسیه هستند که ممکن است مانع اقدام علیه ایران شوند. بندبازی و بده بستان در سیاست خارجی، ویژگی ذاتی روس‌هاست. راهکار برای ما بازگرداندن توازن در سیاست خارجی است.

  به نظر شما چه عواملی باعث اتخاذ یک‌جانبه‌گرایی به سمت روسیه شده است؟ مسئله‌ای که همه تحلیلگران بر آن اتفاق‌نظر دارند چرا در کشور اجرایی نمی‌شود؟

اگر قرار باشد مواخذه و نقدی صورت بگیرد باید از سوی دستگاه‌هایی مثل مجلس یا شورای عالی امنیت ملی انجام گیرد که در این زمینه مسئول‌اند؛ اما به باور من این کار صرفاً دست وزارت خارجه هم نبود. وزارت خارجه سیاست‌های خود را از مراجع بالاتر می‌گیرد و همین باعث می‌شود نتوان وزارت امور خارجه را مقصر دانست.

بااین‌حال اگر ما یک وزارت خارجه قوی داشتیم و دست‌کم در تصمیم‌سازی‌ها شاهد نقش‌آفرینی مؤثرتری از سوی این وزارتخانه بودیم، شرایط می‌توانست تغییر کند و وضعیتی پدید آید که سیاست درست‌تری در سیاست خارجی اجرا می‌شد. واقعیت این است که سیاست‌های کلی باید تغییر و اصلاح شوند.

  آیا با توجه به شرایط روز، چشم‌اندازی برای بازگشت توازن به سیاست خارجی وجود دارد یا خیر؟

تعامل یک مفهوم دوطرفه است. باید صحبت کرد، خواسته‌های طرف مقابل را شنید و خواسته‌های خود را هم‌روی میز گذاشت. توازن در مذاکره و بده بستان قابل حصول است؛ اما این‌که ما انتظار داشته باشیم، غربی‌ها شب بخوابند و صبح بیدار شوند حامی ما باشند، تفکر غلطی است. به ازای چه؟ برای چه؟ اشتباه آنجایی است که تصور کنیم غربی‌ها زیاده خواهند و دیگران زیاده‌خواه نیستند.

ما چشم‌بسته یک‌طرف را نادیده گرفته و طرف دیگر را حامی خود قلمداد کردیم. توازن به این معنا نیست که ما سر مواضع خود باقی بمانیم و آن‌ها از مواضع خود کوتاه بیایند. باید منافع ملی را اولویت قرار دهیم و بر این مبنا گفتگو و بده بستان کنیم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین