اعتراضات فرانسه و زنگ خطر گرایش به راست افراطی در اروپا
کد خبر: 5971

اعتراضات فرانسه و زنگ خطر گرایش به راست افراطی در اروپا

تحولات فرانسه زنگ خطر رشد احزاب رادیکال را در قاره سبز به صدا درآورده است.

بیان فردا | حکمرانی | آنچه جامعه‌شناسان و تحلیلگران مسائل سیاسی طی هفته‌های گذشته مطرح کردند نشان از آن دارد که تحولات فرانسه را نباید در حد اعتراضات معمول و صنفی این کشور به شمار آورد. وقایعی که در جریان آن حدود 4 هزار نفر بازداشت شده‌اند و هزاران خانه و مغازه و یا ساختمان اداری و خودرو از سوی معترضان تخریب یا به آتش کشیده شده‌اند.

آنچه در این چند روز به‌وضوح خود را نمایان کرد این بود که زد و خورد در فرانسه صرفاً یک موضوع انسانی و مرتبط با قتل یک نوجوان 17 ساله، نیست؛ بلکه نشان می‌دهد که جامعه فرانسه دقیقاً دو قطبی شده و این یعنی یک خطر به شدت عمیق که فقط قرار نیست پاریس را در بر بگیرد، بلکه به صورت کلی تمام اروپا را خواهد بلعید. 

در این میان بد نیست نگاهی به سخنان اخیر یکی از مقامات دیپلماتیک فرانسه بیندازیم. لارنس بون، مقام وزارت خارجه فرانسه در امور اروپا در مصاحبه‌ای با شبکه خبری آر.اف.آی گفته است که «واقعا یک تراژدی رخ داده، یک تراژدی وحشتناک و غیرقابل قبول اما ما همچنین شاهد بازگشت سریع نظم هستیم که امیدواریم طولانی مدت و بدون وقوع مسائل جدی و اختلالات دیگر باشد؛ ولی باید گفت که آیا این فقط مختص فرانسه است؟ اصلا اینطور نیست. در سال ۲۰۱۱ در انگلیس و یک سال پیش از بازی‌های المپیک اتفاق مشابهی در دانمارک و در سوئد افتاد».

او در جای دیگر اعلام می‌کند که «فرانسه به دلیل ورود مهاجران هیچ مشکل امنیتی ندارد. هیچ مشکل یا مساله امنیتی در فرانسه نیست. شورش‌ها و غارت‌های وحشتناکی در فرانسه اتفاق افتاده و اگر به خیابان‌ها بروید با حجم زیادی توریست روبرو می‌شوید؛ چراکه فرانسه یکی از کشورهایی است که بیشترین تعداد گردشگر را در جهان دارد و گردشگران در فرانسه مورد استقبال زیادی قرار می‌گیرند». بدون شک سخنان این مقام دیپلماتیک فرانسه را نمی‌توان رد کرد؛ چراکه او به هر ترتیب در شرایط کنونی مستخدم دولت است و نمی‌تواند در مورد عملکرد غلط مکرون و همچنین اتفاقاتی که در لایحه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی فرتنسه در حال رخ دادن است، یک موضع رادیکال و حتی شفاف بگیرد اما در مقابل، کسانی در ساختار سیاسی فرانسه و سایر کشورهای اروپایی حضور دارند که رفتار و عملکرد دولت فرانسه و سایر دولت‌های حاکم بر اروپا را به نقد کشیده‌اند.

به عنوان مثال جوردن باردلا، رهبر حزب راست افراطی «راهپیمایی ملی» اخیراً گفته بود فرانسه با حجم زیادی مهاجر روبروست که باعث می‌شود تا تنش‌ها و خطرات امنیتی در کشور تشدید شود. در این میان بسیاری از منتقدان پاریس اعلام کردند که گذشته نشان داده تصور اعمال اصلاحات در ساختار دولت فرانسه خوش‌خیالی است؛ چراکه ماهیت این نهاد  سیاسی عملاً اسلام‌هراسی و نژادپرستی است و علاوه بر این، بیش از نیمی از اعضای نهاد پلیس فرانسه حامی احزاب راست‌افراطی هستند؛ پس برای اعمال تغییرات نظام‌مند، راهی جز نابود کامل این نهاد وجود ندارد! 

خیزش راست‌گراها پیامد انفعال سنتی‌ها

اخیراً خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی نوشته بود که «رقبای راست افراطی ماکرون جسور شده‌اند؛ به گونه‌ای که یک سیاستمدار جنجالی راست افراطی فرانسه یک کارزار اینترنتی جمع‌آوری کمک مالی برای خانواده افسر پلیس متهم به تیراندازی به نوجوان 17 ساله عرب‌تبار را راه‌اندازی کرده و از این مامور به عنوان فردی که وظیفه‌اش را انجام داده اما بهای گزافی برای آن پرداخت می کند تمجید کرده است». جالب اینجاست که این کارزار به سرعت بیش از یک میلیون یورو کمک را از سوی ده‌ها هزار نفر جمع آوری کرد که بسیاری را به شوک فرو بُرد و این وضعیت موجب شد گروه‌های ضد نژادپرستی و سیاستمداران جناح چپ خواستار منحل کردن این کارزار شوند.

 از سوی دیگر دولت فرانسه نیز نگران تشدید دوباره تنش‌ها در اثر این اتفاق است اما سوال اینجاست که دقیقاً در حال مشاهده چه اتفاقی هستیم؟ اگر نگاهی از بالا به قاره اروپا بیندازیم به خوبی می‌بینیم که اوضاع و احوال آنگونه که گفته می‌شود آرا م پیش نمی‌رود و راست‌افراطی در حال تقویت خود در سراسر قاره سبز است.

در سوئد حزب به شدت ضد مهاجرت و ضد تکثر فرهنگی «دموکرات‌های سوئد» دومین حزب بزرگ پارلمان شده و در حال تدارک ائتلافی از راستگراها برای تشکیل دولت در آینده است. در یونان به تازگی سه حزب راست افراطی توانستند کرسی‌های کافی برای ورود به پارلمان را به دست بیاورند.

هم‌زمان در اسپانیا،‌ حزب ملی‌گرا و جنجالی وکس که اولین حزب راست افراطی از زمان مرگ فرانسیسکو فرانکو در سال ۱۹۷۵ به حساب می‌آید، توانست در انتخابات منطقه‌ای به مراتب بهتر از پیش‌بینی‌ها رأی بیاورد و حتی گفته می‌شود که ممکن است آنها بعد از انتخابات سراسری اسپانیا که سه هفته دیگر برگزار می‌شود، با محافظه‌کاران دولت ا‌ئتلافی تشکیل دهند. در لهستان و مجارستان هم دولت‌هایی به رهبری احزاب فوق محافظه‌کار و متمایل به دیکتاتوری سر کار هستند.

همچنین حزب راست‌افراطی AfD (آلترناتیو برای آلمان)، یا در نظرسنجی‌ها جلوتر است یا شانه‌به‌شانه حزب سوسیال دموکرات اولاف شولتس،‌ صدراعظم پیش می‌رود. این حزب اخیرا برای اولین بار برنده یک انتخابات محلی شد و سوسیال دموکرات‌ها این اتفاق را «یک سدشکنی سیاسی» توصیف کردند که به نوعی نگرانی این جناح سنتی و کلاسیک آلمان را نشان می‌دهد. از سوی دیگر تعدادی از احزاب راست افراطی در اروپا عمداً خود را به مرکز صحنه سیاسی نزدیک می‌کنند به این امید که رأی بیشتری از سبد رأی‌دهندگان میانه‌رو کسب کنند.

در همین رابطه جورجینا رایت، مدیر برنامه اروپایی موسسه مونتنیا در پاریس می‌گوید که به نظر او احیای راست افراطی در اروپا بیش از هر چیز مدیون نارضایتی از احزاب و سیاستمداران سنتی است. برای مثال در آلمان از هر پنج نفر واجد شرایط رای دادن، یک نفر می‌گوید از دولت ائتلافی این کشور ناراضی است. لذا مسا‌ئل مرتبط با هویت مانند نگرانی از مرزهای باز و نابودی هویت ملی و ارزش‌های سنتی یکی از دلایل رشد راست افراطی در اروپا خواهد بود. در محور اقتصاد هم دست رد به سینه جهانی‌سازی و ناخشنودی از اینکه آینده بهتری برای فرزندانشان و نسل‌های بعدی آنها متصور نیست یکی دیگر ازجاذبه‌های راست افراطی برای مردم اروپا خواهد بود و در نهایت بحث عدالت اجتماعی مطرح می‌شود؛ به این معنا که احساس اینکه دولت‌ها کنترلی بر قوانین و قواعدی که بر زندگی شهروندان کشورشان حاکم است،‌ ندارند. این سه مورد را باید دلایل اصلی تقویت راست افراطی دانست که به نوعی می‌تواند اعتراض به اقدام سیاستمداران سنتی هم معنا شود. 

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین