معمای «جنگ» و «لجاجت‌»های سریالی
کد خبر: 16913

معمای «جنگ» و «لجاجت‌»های سریالی

جنگ دورانی است که حکومت‌ها را از هر نوعی که باشند، بیش از هر زمان دیگری محتاج حمایت و پشتوانه مردمی می‌کند.

بیان فردا | گزارش| سه روز تعطیلات عید فطر و آخر هفته به اخبار نگران‌کننده از جنگ احتمالی گذشت؛ جنگی که رسانه‌های خارجی وقوعش را نزدیک خواندند و مقامات در ایران درباره‌اش سکوت کردند. 

پس از اظهارات رهبر انقلاب در خلال نماز عید فطر مبنی بر اینکه «اسرائیل باید تنبیه شود و تنبیه خواهد شد»؛ موج اخباری که زمان حمله ایران به اسرائیل را حتی به ساعت و با جزئیات اعلام می‌کنند نیز بالا گرفته است. 

از سوی دیگر برخی تحلیل‌گران با استناد به اینکه رهبر انقلاب این بار از «تنبیه» به جای «انتقام سخت» استفاده کرده، معتقدند که واکنش ایران به اقدام اسرائیل علیه‌ کنسولگری‌اش محدود خواهد بود و در ابعادی نیست که جرقه یک جنگ بزرگتر در منطقه را بزند. 

حتی برخی رسانه‌های اسرائیلی مدعی شدند که حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران در گفت‌وگو با همتای آلمانی‌اش گفته که «پاسخ ایران به اسرائیل محدود بوده و منجر به تشدید تنش نخواهد شد» که البته وزارت خارجه ایران چنین ادعایی را تکذیب کرد. 

رسانه عبری دیگری مدعی شد که ایران با هشدار آمریکا، حمله را به تعویق انداخته؛ همزمان اما الجزیره خبر داد که فرانسه ضمن آنکه به شهروندانش هشدار داده که از سفر به ایران، اسرائیل و سرزمین‌های فلسطینی خودداری کنند، قصد دارد خانواده دیپلمات‌هایش را نیز از تهران خارج کند. 

در تهران مقامات نظامی و دولتی اخبار را نه تایید می‌کنند و نه تکذیب و برای ناظران و افکار عمومی این معما شکل گرفته که آیا آنطور که رسانه‌های خارجی می‌گویند عنقریب است که ایران، اسرائیل را بزند و شعله جنگ روشن شود یا اینها همه یک بازی روانی در میدان جنگ غزه است و عقلانیتی دوراندیش در طرفین اجازه وقوع جنگی تازه را نخواهد داد. 

در این تعلیق نفسگیر، برای برخی تداوم لجاجت‌های سریالی حاکمیت، مایه شگفتی و محل سوال بود. 

فقدان بی‌سابقه مصلحت‌اندیشی

در سه روز تعطیلات عید فطر، دو خبر دیگر نیز بسیار واکنش‌برانگیز شدند؛ یکی اطلاعیه پلیس برای شروع فصل جدیدی از برخوردها با بی‌حجابی از شنبه و دیگری اقامه نماز جمعه به امامت کاظم صدیقی!

اینکه پلیس بنا بر اطلاعیه‌ای که داده قرار است از امروز چه برنامه‌ای را در خیابان‌ها پیاده کند، هنوز مشخص نیست. کاظم صدیقی اما در نماز جمعه حاضر شد و بنا به سنتی دیرینه باز هم همه آنچه از رسوایی ازگُل منتشر شده را کار دشمن و البته فضای مجازی خواند. 

پیش از او نیز علیرضا پناهیان را پس از واکنش‌ها به آنچه درباره پیامبر اسلام گفته بود، در صدر جلسه اقتصادی رئیس‌جمهور نشاندند تا پیام روشنی باشد در باب دوستی و مودت با خودی‌ها؛ فارغ از آنکه چه بگویند و چه مرتکب شوند.

این دست لجاجت‌ها زیر سنگینی سایه اخبار جنگ اما چه معنایی دارد؟ جنگ دورانی است که حکومت‌ها را از هر نوعی که باشند، بیش از هر زمان دیگری محتاج حمایت و پشتوانه مردمی می‌کند. 

اکنون که مشخص نیست در غائله تهران- تل‌آویو، کفه ترازو به سوی جنگ میل کند یا فروکش کردن التهابی که این روزها در جریان است. قاعده اما بر این است که اگر جنگی در کمین باشد، حاکمیت بیش از هر زمان دیگر رویکردهایی را اتخاذ کند که پشتوانه‌های مردمی را برای خودش محکم کند. 

اما بر عکس آنچه دیده می‎شود، این تشدید رویارویی با رأی و نظر افکار عمومی و آن اخبار جنگ، ترکیب نامانوسی را شکل داده‌اند؛ ترکیبی که از آن به نظر می‌رسد حاکمیت حتی در این شرایط نیز ابایی از دورتر کردن فاصله خود از متن جامعه ندارد. 

احمد زیدآبادی در همین باره در مطلبی با عنوان «این ماجرا بی‌سابقه است» نوشته: «اینکه همزمان با گسترش سایه احتمال وقوع جنگ بر کشور، ائمه جمعه هم‌صدا خواهان برخورد شدیدتر با پوشش بانوان شوند، عجیب‌تر از آن است که به تحلیل درآید!

شیوه مألوف و سنت مرسوم جمهوری اسلامی معمولاً این بوده است که اگر از ناحیه‌ای احساس خطر کرد، در سایر نواحی از خود نرمش و یا لااقل نادیده‌انگاری و بی‌تفاوتی نشان دهد. نمونه روشنش رواداری بی‌سابقه نسبت به پوشش بانوان در جریان ناآرامی‌های پاییز سال 1401 است.

بنابراین جا دارد بپرسیم اکنون چه اتفاقی افتاده است؟ زیر کاسه، نیم‌کاسه‌ای است؟ یا دست برخی نفوذی‌ها در میان است؟ یا اینکه افراد نوظهوری در موقعیت تصمیم‌گیری قرار گرفته‌اند که با سنت رفتاری جمهوری اسلامی و مصلحت‌اندیشی‌های معمول آن بیگانه‌اند و در صدد تغییر شیوه مألوف آن و درگیر کردن حکومت در همه چالش‌ها به طور همزمان هستند؟ درست مثل همان اصراری که به اقامه نمازجمعه تهران توسط شیخ کاظم صدیقی کردند و نتیجه‌اش هم آن شد!»

خطبه‌خوانی برای 142 نفر!

بدین ترتیب یا حاکمیت و مقامات بالادستی اساسا جنگی در پیش رو نمی‌بینند و می‌دانند که فعلا خبری از سایه جنگ نیست و بنابراین نیاز عاجلی هم به رضایت افکار عمومی و جلب حمایت مردمی نیست یا به قول زیدآبادی تندروها، تندروی را بدان جا رسانده‌اند که معتقدند اگر جنگی هم راه بیافتد همان خرده جمعیت باقی مانده پای خطبه‌های کاظم صدیقی کفایت می‌کند. 

دو هفته پیش، رسانه «انصاف‌نیوز» در گزارشی از نمازگزارانی که به سوی محل برگزاری نماز جمعه می‌رفتند، پرسیده بود نظرشان درباره ماجرای پیش آمده برای آقای صدیقی چیست؟ یکی از نمازگزاران گفته بود: «ما که خیلی تعجب کردیم و من شخصا دیگر بعد از این ماجرا پشت ایشان اصلا نماز نمی‌خوانم؛ اگر ایشان بیاید من نمازم را فرادا می‌خوانم؛ حتی به دفتر آقا هم تلفن کردم و این مسئله را گفتم؛ بالاخره شبهه‌ای در خصوص ایشان پیش آمده و تا حل نشود، من احساس خوبی نخواهم داشت.»

در همین راستا تصاویر منتشره از نماز جمعه دیروز تهران بسیار خبرساز شد و دست به دست می‌چرخید؛ تصاویری که جمعیت حاضر پای خطبه‌های صدیقی را بسیار اندک نشان می‌داد. 

عبدالرضا داوری با انتشار این تصاویر، به کنایه نوشت: «در ابرشهر 9 میلیونی تهران فقط 142 نمازگزار تا پایان خطبه اول کاظم صدیقی حضور یافته‌اند! یعنی از هر 50 هزار شهروند تتهرانی، فقط یک نفر در نماز جمعه به امامت صدیقی حاضر شده است.»

البته از آن جمعیت قلیل، یک نفر رئیس دفتر رئیس جمهور و دیگری وزیر ارشاد دولت بودند. 

 ماجرا فراتر از دهن‌کجی است 

در این میان برخی دیگر معتقدند چنین رفتارهایی، معنا و پشت‌پرده‌ای فراتر از لجبازی و دهن‌کجی به افکار عمومی را دارد. محمد فاضلی در همین باره نوشته است: «فکر می‌کنید لجبازی است اما ائتلاف مسلط فکر می‌کند اساس انسجامش مبتنی بر توزیع رانت و حفاظت از بهره‌مندان از رانت، در مقابل خرید وفاداری ایشان، بنا شده است. برای حفظ انسجامش، معترضان به رانت‌جویان را نادیده گرفته و رانت‌جویان را بر صدر می‌نشاند و عزیز می‌دارد. فراتر از لجبازی است.»

عباس عبدی نیز معتقد است: «ادامه امامت جمعه آقای صدیقی معنای روشنی دارد. این که آنچه افشا شده از نظر آقایان هیچ چیز جدیدی نیست همه موارد را می‌دانستند یا این رفتار را ناقض عدالت به عنوان شرط امامت جمعه نمی‌دانند. طبعا سایر ائمه جمعه تهران و کشور هم با چنین گزاره‌هایی هماهنگ هستند.»

پشت پرده و انگیزه‌ها اما هر چه که باشد، تفاوتی در نتیجه ایجاد نخواهد کرد. آنجایی که جنگی با دشمن خارجی دربگیرد، مردم بیش از هر سلاح و نیرویی پشتوانه کشور و نظام برای غلبه بر دشمن هستند؛ مردم به معنای عام آن؛ آحاد مردم؛ با هر عقیده و مرام و مسلکی. و البته مردمی که حاکمیتشان را هر روز در حال سرشاخ شدن با خود ندیده‌اند؛ مردمی که از سوی حاکمیت، حرمت و رواداری و عدل و انصاف در حق خود دیده‌اند؛ نه لجاجت و دهان بستن و زورمداری.

با این وصف انتظار می‌رود اگر جنگی در آستانه وقوع است، ارکان حاکمیت، آشتی با مردم را دست کم برای چند صباحی، به رفاقت‌ها و رفقای رانتی مقدم دارند؛ بماند که همین الساعه نیز گرفتار جنگ چهل ساله تحریمیم.

انتهای پیام

 

دیدگاه تان را بنویسید

آخرین اخبار

پربازدیدترین